دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش هفدهم اصطلاحات و ضرب المثل ها

To spill the beans بند را آب دادن
To give away a secret رازی را فاش کردن
Although he was naturally reticent, when the felon was intimidated by the members of the rival gang, he spilled the beans.
اگر چه …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش شانزدهم اصطلاحات و ضرب المثل ها

Sour grapes دستش به گوشت نمی رسد می گوید بو می دهد
To disparage something that you cannot have کوچک شمردن چیزی که شما نمی توانید داشته باشید
(from Aesop’s fable about the fox who called the grapes sour because …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش پانزدهم اصطلاحات و ضرب المثل ها

Thumb’s downجواب رد
Signal of rejection نشان طرد
(Roman emperors could condemn a gladiator who fought poorly by turning their thumbs down)
(امپراتورهای روم، گلادیاتوری را که ضعیف می جنگید با بر عکس کردن انگشت شستشان محکوم می کردند)
My …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش سیزدهم اصطلاحات و ضرب المثل ها

Feeling no pain: مست بودن
Drunk مست، مخمور
Although the party had just begun, after his first drink he was feeling no pain.
گرچه مهمانی تازه شروع شده بود اما او پس از اولین نوشیدنی مست شد .
Hobson’s choice …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش دوازدهم اصطلاحات و ضرب المثل ها

Crocodile tears : اشک ریا، اشک تمساح
Insincere tears اشک و گریه ی ساختگی و ریا کارانه
( crocodiles were said to cry while eating their prey) :
( گفته می شود وقتی تمساح ها شکار خود را می خورند، …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش یازدهم اصطلاحات و ضرب المثل ها

The sword of Damocles : اجل معلق
Any imminent danger: هر خطر قریب الوقوع
( a king seated one of his subjects underneath a sword that was hanging by a hair, in order to teach him the dangers a king …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش دهم اصطلاحات و ضرب المثل ها

To eat humble pie به عذر خواهی افتادن ، به غلط کردن افتادن :
To admit your error and apologize: اعتراف به اشتباه و عذر خواهی کردن
After his candidate had lost the election, the boastful campaign manager had to …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش هشتم اصطلاحات و ضرب المثل ها

to fool around: وقت تلف کردن، جدی نبودن، اهل جک گویی و شوخ بودن.
The teacher got angry because her students were fooling around and couldn’t finish their work before the end of the class.
معلم به دلیل اینکه دانشآموزانش …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش ششم اصطلاحات و ضرب المثل ها

touch and go: مشخص نبودن، تا آخرین لحظه از نتیجه ی چیزی یا کاری آگاه نبودن.
The complicated medical operation was touch and go for several hours.
نتیجه ی پیچیده ی عمل پزشکی تا چند ساعت مشخص نبود.
The outcome …