دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش بیست و دوم اصطلاحات و ضرب المثل ها

To bury the hatchet کدورت ها را کنار گذاشتن
To make peace آشتی کردن
After not speaking to each other for a year, they decided to bury the hatchet.
آنها تصمیم گرفتند بعد از یک سال که با همدیگر صحبت …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش بیستم اصطلاحات و ضرب المثل ها

To wear one’s heart on one’s sleeve احساس خود را زود بروز دادن
To make one’s feelings evident احساس خود را آشکار کردن
People who wear their hearts on their sleeves frequently suffer emotional upsets.
مردی که احساس خود را …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش هجدهم اصطلاحات و ضرب المثل ها

To pay the piper تقاص پس دادن
To bear the consequences پای لرزش نشستن
(From the story of the Pied Piper of Hamelin)
( از داستان << نی زن خال خالی>اثر << هاملین>)
The cruel leader was doing well at the present time, but he …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش پانزدهم اصطلاحات و ضرب المثل ها

Thumb’s downجواب رد
Signal of rejection نشان طرد
(Roman emperors could condemn a gladiator who fought poorly by turning their thumbs down)
(امپراتورهای روم، گلادیاتوری را که ضعیف می جنگید با بر عکس کردن انگشت شستشان محکوم می کردند)
My …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش ششم اصطلاحات و ضرب المثل ها

touch and go: مشخص نبودن، تا آخرین لحظه از نتیجه ی چیزی یا کاری آگاه نبودن.
The complicated medical operation was touch and go for several hours.
نتیجه ی پیچیده ی عمل پزشکی تا چند ساعت مشخص نبود.
The outcome …