دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و سی و هفتم اصطلاحات و ضرب المثلها

۱٫ To be in pique 2. To become bloody_minded: سر لج افتادن
Be at odds with somebody: سر ناسازگاری داشتن
Make both /two /ends meet: سر و ته دخل و خرج را به هم آوردن
Be the spit and image of somebody: سر و سیمای کسی را داشتن (فقط درباره آدم ها)
Kick up a fuss / shindy: سر و صدا کردن (الم شنگه راه انداختن)
To have a wash and brush up: سر و صورت را شستن (و آرایش دادن)
۱٫ To glean information 2. To nose around: سر و گوش آب دادن
۱٫ He looked well groomed 2. To have a tidy appearance: سر و وضع مرتبی داشتن
To call on / visit someone: سر وقت کسی رفتن (کنایه از سر زدن به کسی است)
To try to pick up some information: سر و گوشی آب دادن

از داوود چوبینی

داوود چوبینی،
نابینا،
متولد 30/06/1367،
عاشق زبان انگلیسی و سایر زبان های خارجی،
مترجم زبان انگلیسی،
لیسانس مترجمی زبان انگلیسی،
متخصص در زمینه ی طراحی وبسایت،
در زمینه ی کامپیوتر دارای مدرک کد نویسی html و سیستم های مدیریت صفحات وب مثل wordpress،
مدارک در حوزه ی زبان: لیسانس مترجمی زبان انگلیسی، toefl، fce و مدرک advance proficiency از کانون زبان ایران.
راه های تماس:
آیدی اینستاگرام:
داوود چوبینی
ایمیل: d.d.choobiny@gmail.com
اسکایپ: davood.choofiny
شماره ی تماس: 09019934846
همچنین از طریق این شماره می توانید من را در شبکه های اجتماعی نیز بیابید.
شماره ثابت: +98-21-33-20-13-01

دیدگاهتان را بنویسید