دسته‌ها
انگلیسی دروس موجود در کتاب 504 واژه به همراه تمارین و پاسخ آنها زبان ها کتابخانه

درس اول از سری دروس موجود در کتاب ۵۰۴ واژه ی ضروری که باید بدانیم

درود بر عاشقان زبان بیاموز،
امیدوارم که هر روزتان بهتر از دیروزتان باشد.
به یاری خداوند از امروز آموزش دروس موجود در کتاب ۵۰۴ واژه را کلید خواهیم زد.
کتاب ۵۰۴ واژه کتابی است که برای تقویت لغات شما ارائه گردیده است و خواندن آن برای آزمونهای معتبری همچون toefl و ielts به شدت توصیه می شود.
لغاتی که در این کتاب آمده است بسیار کاربردی می باشد و تا حد زیادی به گسترش زبان عمومی شما کمک شایانی می کند.
کتاب ۵۰۴ واژه به ۴۸ درس تقسیم شده است و در هر درس ۱۲ لغت معرفی گردیده است.
در هر درس ما با بخشهای مختلفی سر و کار داریم.
هر درس با یک سخن از بزرگان آغاز می شود.
در بخش بعد ما با ۱۲ لغت آشنا خواهیم شد. برای هر لغت چند تعریف و هم معنی ارائه گردیده است. همچنین برای هر لغت ۳ جمله ارائه گردیده است.
در قسمت بعدی ما با یک متن رو به رو خواهیم شد که تمامی ۱۲ لغت یاد گرفته شده در آن به کار رفته است.
بعد از آن ما به فراخور هر درس با تمارینی رو به رو می شویم.
این تمارین ممکن است از درسی به درس دیگر متفاوت باشد.
در قسمت پایانی هم به تصمیم نویسنده با شناسنامه ی یکی از واژگان ۱۲ گانه ای که در بخش اول یاد گرفتیم آشنا خواهیم شد.
این بخش تحت عنوان Spotlight On آورده شده است.
درضمن پاسخ تمارین با این هدف که شما بعد از اینکه خودتان تمارین را حل کردید و خواستید عمل کرد خود را بسنجید آورده شده است.
من از شما خواهش می کنم اگر اهل یادگیری هستید به هیچ وجه قبل از حل تمارین توسط خودتان به پاسخها نگاه نکنید.
به هر حال به قول معروف صلاح کار خویش خسروان داند.
بعد از ارائه ی این توضیحات اجازه بدهید درس اول را رسماً آغاز کنیم.

quotation (سخن روز)

“All words are pegs to hang ideas on.”
Henry Ward Beecher, Proverbs from Plymouth Pulpit
“تمامی واژگان همچون قلابهایی هستند که ما نظرات و عقاید خود را به آنها می آویزیم.”
هنری وارد بیچر

vocabulary (واژگان)

Abandon: desert; leave without planning to come back; quit
ترک کردن، رها کردن، در مورد نقشه فکر و غیره: دست کشیدن از، کنار گذاشتن.
Keen: sharp; eager; intense; sensitive
در مورد لبه و نوک: تیز برنده. در زبان بریتانیایی: مشتاق، علاقه مند، پر شور. در مورد بینایی و شنوایی: حساس. درمورد علاقه میل و غیره: زیاد، عمیق، شدید. در مورد شخص: باهوش، تیز.
Jealous: afraid that the one you love might prefer someone else; wanting what someone else has
حسود، غیرتی.
Tact: ability to say the right thing
کاردانی، تدبیر، مهارت و توانایی در گفتار و کردار، خوش زبانی.
Oath: a promise that something is true; a curse
سوگند، قسم، فحش، ناسزا، بد و بیراه.
Vacant: empty; not filled
درمورد اتاق، جا و غیره: خالی.
Hardship: something that is hard to bear; difficulty
سختی، گرفتاری، درد و رنج، سختیها، مشکلات.
Gallant: brave; showing respect for women
دلاور، دلیر، شجاع، سلحشور، شجاعانه، دلیرانه، قهرمانانه، نسبت به زنان مؤدب، آداب دان، مبادی آداب.
Data: facts; information
اطلاعات.
Unaccustomed: not used to something
درمورد شخص: نا آشنا. به چیزی عادت نداشتن.
Bachelor: a man who has not married
مرد مجرد.
Qualify: become fit; show that you are able
صلاحیت پیدا کردن، واجد شرایط شدن، واجد شرایط بودن، شرایط لازم را کسب کردن.

sample sentences (جملات نمونه)

۱٫
a. When Roy abandoned his family, the police went looking for him.
وقتی روی خانواده اش را ترک کرد پلیس به جستجویش پرداخت.
b. The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.
سرباز نتوانست دوستانش را که در جنگ آسیب دیده بودند ترک کند.
c. Because Rose was poor, she had to abandon her idea of going to college.
چون رز فقیر بود از فکر رفتن به دانشگاه دست کشید.
۲٫
a. The butcher’s keen knife cut through the meat.
چاقوی تیز قصاب گوشت را قطعه قطعه کرد.
b. My dog has a keen sense of smell.
سگ من حس بویایی قوی دارد.
c. Bill’s keen mind pleased all his teachers.
ذهن هشیار بیل معلمانش را راضی کرد.
۳٫
a. A detective was hired by the jealous widow to find the boyfriend who had abandoned her.
بیوه زن حسود کاراگاهی را استخدام کرد تا دوستش را که از او جدا شده بود پیدا کند.
b. Although my neighbor just bought a new car, I am not jealous of him.
با اینکه همسایه ام به تازگی ماشین جدیدی خریده به او حسادت نمی کنم.
c. Being jealous, Mona would not let her boyfriend dance with any of the cheerleaders.
مونا حسود است و اجازه نمی دهد دوست پسرش با هیچ یک از سردسته های تشویق کنندگان برقصد.
۴٫
a. My aunt never hurts anyone’s feelings because she always uses tact.
خاله ام هرگز احساسات کسی را جریحه دار نمی کند چون که او همیشه باتدبیر است.
b. By the use of tact, Janet was able to calm her jealous husband.
ژانت توانست با استفاده از تدبیر شوهر غیرتیش را آرام کند.
c. Your friends will admire you if you use tact and thoughtfulness.
اگر تدبیر و دقت داشته باشید دوستانتان شما را ستایش خواهند کرد.
۵٫
a. The President will take the oath of office tomorrow.
فردا رئیس جمهور سوگند اداری می خورد.
b. In court, the witness took an oath that he would tell the whole truth.
شاهد در دادگاه سوگند یاد کرد که حقیقت محض را بگوید.
c. When Terry discovered that he had been abandoned, he let out an angry oath.
وقتی تری فهمید که او را ترک کرده اند از روی عصبانیت دشنام داد.
۶٫
a. Someone is planning to build a house on that vacant lot.
کسی قصد دارد روی آن قطعه زمین خالی خانه بسازد.
b. I put my coat on that vacant seat.
من کت خود را روی نیمکت خالی گذاشتم.
c. When the landlord broke in, he found that apartment vacant.
وقتی صاحب خانه در را شکست و وارد شد با آپارتمان خالی مواجه شد.
۷٫
a. The fighter had to face many hardships before he became champion.
جنگجو پیش از آنکه به قهرمانی برسد مجبور بود با سختی زیادی مواجه شود.
b. Abe Lincoln was able to overcome one hardship after another.
آبراهام لینکلن قادر بود مشکلات را یکی پس ار دیگری از میان بردارد.
c. On account of hardship, Bert was let out of the army to take care of his sick mother.
برت بدلیل مشکلاتش اجازه یافت ارتش را ترک کند تا از مادر بیمارش مراقبت نماید.
۸٫
a. The pilot swore a gallant oath to save his buddy.
خلبان سوگند دلیرانه یاد کرد دوستش را نجات دهد.
b. Many gallant knights entered the contest to win the princess.
شوالیه های شجاع زیادی برای رسیدن به شاهزاده به رقابت پرداختند.
c. Ed is so gallant that he always gives up his subway seat to a woman.
اد آنقدر برای زنان احترام قائل است که همیشه جای خود را در مترو به خانم ها می دهد.
۹٫
a. The data about the bank robbery were given to the F.B.I.
شواهد مربوط به سرقت بانک به اف. بی. آی. داده شد.
b. After studying the data, we were able to finish our report.
پس از بررسی اطلاعات توانستیم گزارش خود را تمام کنیم.
c. Unless you are given all the data, you cannot do the math problem.
اگر همه داده ها را نداشته باشید نمی توانید مسئله ریاضی را حل کنید.
۱۰٫
a. Coming from Alaska, Claude was unaccustomed to Florida’s heat.
چون کلود اهل آلاسکا بود به گرمای فلوریدا عادت نداشت.
b. The king was unaccustomed to having people disobey him.
پادشاه به داشتن مردمی که از او سرپیچی کنند عادت نداشت.
c. Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired.
از انجا که ویک به تمرین عادت نداشت خیلی زود خسته شد.
۱۱٫
a. My brother took an oath to remain a bachelor.
برادرم قسم خورد که مجرد باقی بماند.
b. In the movie, the married man was mistaken for a bachelor.
در این فیلم آن مرد متاهل با فردی مجرد اشتباه گرفته شد.
c. Before the wedding, all his bachelor friends had a party.
پیش از مراسم عروسیش، همه ی دوستان مجردش برای او یک پارتی گرفتند.
۱۲٫
a. I am trying to qualify for the job which is now vacant.
سعی می کنم برای شغلی که در حال حاضر بلاتصدی است واجد شرایط بشوم.
b. Since Pauline can’t carry a tune, she is sure that she will never qualify for the Girls’ Chorus.
از آنجا که پائولین لحن رسائی ندارد مطمئن است که صلاحیت لازم برای گروه کر دختران را پیدا نخواهد کرد.
c. You have to be over 5’5″ to qualify as a policeman in our town.
قد شما باید بلندتر از ۵.۵ فوت باشد تا صلاحیت پلیس شدن در شهرمان را پیدا کنید.

passage (متن)

My Brother, The Gentleman
برادرم این مرد محترم
The story of Sir Walter Raleigh who spread his cloak on the ground to keep Queen Elizabeth from the hardship of crossing a muddy puddle can qualify that nobleman for an award as a man of tact and good breeding.
داستان سِر والتر رلی که شنل خود را روی زمین پهن کرد تا ملکه الیزابت بدون هیچ مشکلی از یک چاله ی آب گلآلود بگذرد، می تواند آن شاهزاده را به عنوان مردی با تدبیر، با تربیت خانوادگی بالا محق یک جایزه گرداند.
My brother Kenny, a bachelor with a keen interest in history, was impressed by that anecdote and thought he might demonstrate his excellent upbringing in a parallel situation.
برادرم کِنی، مرد مجردی با علاقه ی فراوان به تاریخ تحت تأثیر آن داستان قرار گرفت و فکر کرد که او هم می تواند تربیت عالی خود را در چنین شرایطی به دیگران نشان دهد.
Accordingly he decided to abandon his subway seat in favor of a woman standing nearby.
بنابر این او تصمیم گرفت صندلی خود در مترو را به خانمی که در نزدیکی او ایستاده بود بدهد.
Although unaccustomed to such generous treatment, the young woman was pleased to accept Kenny’s kind offer.
اگرچه آن خانم جوان به چنین رفتار های سخاوتمندانه ای عادت نداشت، اما با میل پیشنهاد دوستانه ی کِنی را پذیرفت.
However, her jealous boyfriend swore an oath under his breath because he thought my brother was flirting with his girlfriend.
با وجود این، معشوقه ی غیرتی او زیر لب فحشی داد، چون فکر می کرد که برادر من با دوست دختر او لاس می زند.
I don’t have any data on the number of young men who get into similar trouble as a result of a gallant gesture, but it’s probably one in a thousand.
من هیچ اطلاعاتی راجع به تعداد مردان جوانی که با مشکل مشابهی، به خاطر عمل مؤدبانه در رفتار با خانمها، به دردسر می افتند ندارم ولی احتمالاً یک در هزار باشد.
Poor Kenny!
طفلک کِنی!
He pointed to the now vacant seat.
او به صندلی خالی اشاره کرد.

exercises (تمارین)

a. Place one of the new words in each of the blanks below.
واژگان جدید را برای کامل کردن جملات زیر به کار ببرید.
۱٫ As I looked at all the _____ which the salesman showed me, I knew that I was getting more and more mixed up.
۲٫ I used _____ when I told my fat uncle that his extra weight made him look better.
۳٫ When the guard saw that the cot was _____, he realized that the prisoner had left the jail.
۴٫ Although he took an _____ on the Bible, Sal lied to the jury.
۵٫ My aunt was so _____ of our new couch that she bought one just like it.
۶٫ I enjoyed reading the story of the _____ man who put his cloak over a mud puddle so that the queen would not dirty her feet.
۷٫ The loss of Claudia’s eyesight was a _____ which she learned to live with.
۸٫ The driver was forced to _____ his car when two of the tires became flat.
۹٫ Betty could not _____ for the Miss Teenage America Contest because she was twenty years old.
۱۰٫ The blade was so _____ that I cut myself in four places while shaving.
۱۱٫ _____to being kept waiting, the angry woman marched out of the store.
۱۲٫ Because he was a _____, the movie actor was invited to many parties.
b. From the list of 12 new words that follows, choose the one that corresponds to each definition below.
واژگانی را از فهرست ۱۲ کلمه ای جدید انتخاب کنید که با تعریف ارائه شده در زیر همخوانی داشته باشد.
abandon keen jealous tact oath vacant hardship gallant data unaccustomed bachelor qualify
۱٫ a promise that something is true ___________________________________________
۲٫ sharp; eager; intense ________________________________________________
۳٫ to desert; to leave without planning to come back
۴٫ something that is hard to bear _________
۵٫ to become fit __________________
۶٫ wanting what someone else has —
۷٫ brave; showing respect for women
۸٫ a man who has not married ___
۹٫ facts; information ________
۱۰٫ the ability to say the right thing
۱۱٫ empty; not filled _______
۱۲٫ not used to something
Answer Key: پاسخ نامه
a.
۱٫ data.
۲٫ tact.
۳٫ vacant.
۴٫ oath.
۵٫ jealous.
۶٫ gallant.
۷٫ hardship.
۸٫ abandon.
۹٫ qualify.
۱۰٫ keen.
۱۱٫ unaccustomed.
۱۲٫ bachelor.
b.
۱٫ oath.
۲٫ keen.
۳٫ abandon.
۴٫ hardship.
۵٫ qualify.
۶٫ jealous.
۷٫ gallant.
۸٫ bachelor.
۹٫ data.
۱۰٫ tact.
۱۱٫ vacant.
۱۲٫ unaccustomed.

spotlight on (شناسنامه ی واژگان)

abandon
ترک کردن
This is an interesting word with a French background; in that language it meant “to put under another’s control; hence, “to give up.”
این واژه ی جالب، ریشه در زبان فرانسه دارد و در آن زبان به معنای تحت کنترل دیگری در آمدن و بنابر این تسلیم شدن است.
In Lesson 19 you will find the new word ban, and may discover how it is related to abandon.
در درس ۱۹ شما با واژه ی ban به معنی ممنوع کردن و قدغن کردن آشنا خواهید شد و ممکن است ارتباط آن را با واژه ی abandon, به معنای رها کردن و ترک کردن پیدا نمایید.
A good dictionary will also show you the connection with other words such as bandit and contraband.
یک واژه نامه ی خوب نیز می تواند به شما ارتباط این واژه را با واژگان دیگری مثل bandit به معنای راهزن و سارق و contraband به معنای قاچاق نشان دهد.

با هم، در کنار هم و برای هم تا فتح قله های افتخار

از داوود چوبینی

داوود چوبینی،
نابینا،
متولد 30/06/1367،
عاشق زبان انگلیسی و سایر زبان های خارجی،
مترجم زبان انگلیسی،
لیسانس مترجمی زبان انگلیسی،
متخصص در زمینه ی طراحی وبسایت،
در زمینه ی کامپیوتر دارای مدرک کد نویسی html و سیستم های مدیریت صفحات وب مثل wordpress،
مدارک در حوزه ی زبان: لیسانس مترجمی زبان انگلیسی، toefl، fce و مدرک advance proficiency از کانون زبان ایران.
راه های تماس:
آیدی اینستاگرام:
داوود چوبینی
ایمیل: d.d.choobiny@gmail.com
اسکایپ: davood.choofiny
شماره ی تماس: 09019934846
همچنین از طریق این شماره می توانید من را در شبکه های اجتماعی نیز بیابید.
شماره ثابت: +98-21-33-20-13-01

8 دیدگاه دربارهٔ «درس اول از سری دروس موجود در کتاب ۵۰۴ واژه ی ضروری که باید بدانیم»

سلام دوست من،
متأسفانه مشغله های زندگی و دست تنها بودنم اجازه نمیده همه ی بخشهای سایت رو تند تند به روز کنم. خیلی دلم میخواد ولی یه دست بیشتر از این صدا نداره. به هر کس هم که زبون می دونه میگم بیا دست یاری بده میگه چقدر مایه توش هست. وقتی میگی هیچی. سایت به شکل خیریه مطالبش رو ارائه می ده طرف میگه پس فتیره.
دوست من ببخش من رو.
ولی قول میدم درس هشتم رو به زودی بذارم.
تقریباً نصف کاراش رو انجام دادم.
مرسی که هستی
و شرمنده به خاطر همه چیز

دیدگاهتان را بنویسید