دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هشتاد و هشتم اصطلاحات و ضرب المثلها

To give someone a raw deal: با کسی خوب تا نکردن
Have a talk: با کسی درباره ی چیزی سخن گفتن
۱٫ To come to blows with someone 2. To come to grips with someone: با کسی دست به یقه …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هشتاد و هفتم اصطلاحات و ضرب المثلها

Beat /lick /the ( living ) tar/hell/out of somebody: با کتک کسی را نیمه جان کردن ، کتک جانانه زدن
Be at loggerheads with somebody: با کسی اختلاف و بگو مگو داشتن
Be out of tune with somebody: با کسی …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هشتاد و ششم اصطلاحات و ضرب المثلها

With a long face: با سبیل آویزان ( ناموفق و سرخورده )
He robs the belly ,to cover his back: با سیلی صورت خود را سرخ کردن
Kick against the picks: با شاخ گاو در افتادن
To take with a …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هشتاد و پنجم اصطلاحات و ضرب المثلها

To give with one hand , and take back with the other: با دست پس می زند و با پا پیش می کشد
۱٫ To keep body and soul together 2. To make a bare living 3. To barely make …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هشتاد و چهارم اصطلاحات و ضرب المثلها

I love her with my whole being: با تمام وجود دوستش دارم
To put one’s heart and soul into a job: با تمام وجود کاری را انجام دادن
Let daylight into somebody: با تیر کشتن ، با تیر زدن
With …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هشتاد و سوم اصطلاحات و ضرب المثلها

Be in a jam: با بد بختی بزرگی دست به گریبان بودن ، گرفتار شدن
Be in a hole: با بینوایی دست به گریبان بودن ، در وضع دشوار بودن
To take one’s head off: با پر حرفی سر کسی …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هشتاد و دوم اصطلاحات و ضرب المثلها

۱٫ It is all hot air 2. It is all talk: اینها همه اش حرف است
۱٫ It is all for the birds 2. That’s all humbug: اینها همه اش شعر است
To eat with relish /gusto: با / از …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هشتاد و یکم اصطلاحات و ضرب المثلها

To rob peter to pay Paul: این کلاه و آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
This is plain highway robbery: این که اسمش لخت کردن است ( پول زیادی گرفتن )
She looks pathetic in that dress: این …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هشتادم اصطلاحات و ضرب المثلها

The position is over his head: این کلاه برای سرش خیلی گشاد است
The project is not fully developed yet: این طرح هنوز پخته و آماده نیست
He outgrew this habit: این عادت از سرش افتاد
This is just wishful …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هفتاد و نهم اصطلاحات و ضرب المثلها

۱٫ It will boomerang 2. It will come home to roost: این تف سر بالاست
This knife is too blunt for words: این چاقو ماست را هم نمی برد ( خیلی کند است )
The news bowled her over: این …