دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و سی و سوم اصطلاحات و ضرب المثلها

Express one’s gratitude: سپاسگزاری کردن
To take the rap (for something): سپر بلا شدن (سرزنش و توبیخ را پذیرفت )
His fortune / luck waned: ستاره بخت و اقبالش افول کرد
Be hammer and tongs with somebody: ستیزه کردن، به …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و سی و دوم اصطلاحات و ضرب المثلها

Once in a blue moon: سالی ماهی یک بار (خیلی به ندرت)
She comes here once in a blue moon: سالی ماهی یک بار می آید اینجا (بسیار به ندرت)
She has become rather off_hand: سایه اش سنگین شده
Loathes …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و سی و یکم اصطلاحات و ضرب المثلها

1. To be out at elbows 2. A ragged: زنده پوش بودن (کنایه از فقر)
Get along with sb: ساختن (کنایه از تحمل کردن و به زندگی ادامه دادن)
Make do and mend: ساختن و قناعت کردن
1. Many happy …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و سی ام اصطلاحات و ضرب المثلها

To burst into tears / laughter: زیر گریه یا خنده زدن
To laugh up one’s sleeve: زیر لب خندیدن
Be under somebody’s thumb: زیر نفوذ یا اراده ی کسی بودن
To know the ins and outs of something: زیر و …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و بیست و نهم اصطلاحات و ضرب المثلها

1. Be well along /on / in years 2. Be long in the tooth: زیاد پیر بودن
Crook one’s elbow: زیاد عرق خوردن، میگساری یا مست کردن
Sit down under an insult: زیر بار خفت و خواری رفتن
I refuse …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و بیست و هشتم اصطلاحات و ضرب المثلها

Late children, early orphans: زنگوله پای تابوت
Make short work of: زود به حساب کسی یا چیزی رسیدن
Cough it up: زود باش بگو
Sudden in temper: زود رنج و تند خو
1. To go flat out 2. To exert …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و بیست و هفتم اصطلاحات و ضرب المثلها

Women are necessary evils: زن بلاست ، خدا هیچ خانه ای را بی بلا نکند
Take to wife: زن گرفتن (به همسری گرفتن)
Lead somebody to the altar: زن گرفتن (سر سفره عقد نشاندن)
Take to one’s hands bosom: زن …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و بیست و ششم اصطلاحات و ضرب المثلها

Words cut more than swords: زخم زبان از زخم شمشیر بدتر است
Give someone rats: زخم زبان زدن
He slipped away / ran away /escaped: زد به چاک
Clever people often miss their way: زرنگی زیاد، مایه جوانمردی است
A …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و بیست و پنجم اصطلاحات و ضرب المثلها

To talk impudently: زبان درازی کردن
Sealed language: زبان زرگری یا سری
1. The tongue talks at the head’s cost 2. Let not your tongue cut your throat: زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد
To have a loose …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و بیست و چهارم اصطلاحات و ضرب المثلها

Cry bitter tears: زار زار گریستن
To shadow/trail someone: زاغ سیاه کسی را چوب زدن (تعقیب کردن)
She knelt down in prayer: زانو زد و دعا کرد
Give birth to (a child): زاییدن، بچه آوردن
Be brought to bed of …