Words cut more than swords: زخم زبان از زخم شمشیر بدتر است
Give someone rats: زخم زبان زدن
He slipped away / ran away /escaped: زد به چاک
Clever people often miss their way: زرنگی زیاد، مایه جوانمردی است
A coon’s age: زمان بسیار درازی، زمانی طولانی
Time cures all things: زمان چاره دردهاست
Pleasant hours fly fast: زمان خوشی، زود می گذرد
He was quite a fellow in his day: زمانی برای خودش آدمی بود
To become bed_ridden: زمینگیر شدن
To move heaven and earth: زمین و زمان را به هم دوختن
دستهها