دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هفتاد و هشتم اصطلاحات و ضرب المثلها

To lose faith/trust in someone: ایمان و اطمینان کسی از کسی سلب شدن
To be incorrigible: این آدم چاره اش نمی شود (اصلاح پذیر نیست)
She will never realize this wish: این آرزو به دلش خواهد ماند
She shall onto …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هفتاد و هفتم اصطلاحات و ضرب المثلها

Place importance on: اهمیت دادن ، ارزش دادن
You son of a gun: ای پدر سوخته ( در مقام شوخی )
You son of a gun!: ای فلان فلان شده
A fool at forty is a fool indeed: ای که …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هفتاد و ششم اصطلاحات و ضرب المثلها

Life is hope: انسان به امید زنده است
One must be servant before can be a good master: انسان تا کوچکی نکند بزرگ نمی شود
Congratulation (to you): انشاالله مبارک است
You won’t be told , will you?: انگار حرف …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هفتاد و پنجم اصطلاحات و ضرب المثلها

Live in a fool’s paradise, To live in a fool’s paradise: الکی خوش بودن
Kick up a fuss: الم شنگه راه انداختن
There is no harm in trying: امتحانش ضرر ندارد ( بی ضرر است )
Around /throw one’s weight …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هفتاد و چهارم اصطلاحات و ضرب المثلها

One must not cry over spilt milk: افسوس گذشته را نباید خورد
I will come tomorrow if at all: اگر آمدنی باشم فردا می آیم
I’ll eat my hat if I don’t do it: اگر این کار را نکردم اسمم …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هفتاد و سوم اصطلاحات و ضرب المثلها

Sign off: اعلام پایان برنامه
۱٫ To bring pressure to bear 2. To exert pressure: اعمال فشار کردن
۱٫ To use / exert influence 2. To pull a few strings: اعمال نفوذ کردن
Cast an aspersion (on ,upon): افترا زدن …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هفتاد و دوم اصطلاحات و ضرب المثلها

She turns on the waterworks every so often: اشکش دم مشکش است ( فوری زیر گریه می زند )
His persistence had driven me round the bend: اصرارش مرا بیچاره ( خسته ، خفه ) کرده
۱٫ To be unassuming …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هفتاد و یکم اصطلاحات و ضرب المثلها

Get (hold of ) the wrong end of the stick: اشتباه کردن ، پندار نادرست داشتن ، گول خوردن
Bark up the wrong tree: اشتباه کردن ، نسبت بیجا دادن
Make a mistake: اشتباه کردن در انتخاب چیزی
Come to …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش هفتادم اصطلاحات و ضرب المثلها

A marriage of convenience: ازدواج مصلحتی
Free from care: از غم آزاد
Go to pot: از هم پاشیدن ، از دست رفتن
۱٫ When the tree is fallen , everyone runs to it with his ax 2. He that is …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش شصت و نهم اصطلاحات و ضرب المثلها

Everybody stands in awe of him: از همه زهر چشم گرفته است
Play ones hand for all it is worth: از همه ی تواناییهای خود سود بردن
In no way: از هیچ راهی
To start from scratch: از هیچ شروع …