To pay the piper تقاص پس دادن
To bear the consequences پای لرزش نشستن
(From the story of the Pied Piper of Hamelin)
( از داستان << نی زن خال خالی>اثر << هاملین>)
The cruel leader was doing well at the present time, but he …
ماه: ژوئن 2015
dispatch consignment: محموله ی ارسالی.
dispatcher: فرستنده.
dispatching company: شرکت حمل و نقل.
dispense: دور انداختن.
disputed contract: قرارداد مورد مخالف.
dividend: سود سهام.
division: لشکر.
dock warrant: رسید انبار.
doctors of dentistry: دندان پزشکان.
document: سند.…
Escalation: افزایش.
Indifference: بی علاقگی.
Potential: ممکن.
Cumulative: افزوده جمع شونده.
Recondite: پوشیده، نهان، مرموز.
Palliate: تسکین دادن، آرام کردن.
Delude: گول زدن، فریب دادن.
Prelude: مقدمه، پیش درآمد.
Chimerical: واهی، خیالی.
Acknowledge: تصدیق کردن، قبول کردن.…
گرمترین سلام ها را تقدیم به کسانی می کنم که همواره یار و یاور زبان بیاموز هستند،
قبلاً جین آستون (Jane Austen) نویسنده ی بزرگ دنیای ادبیات را خدمتتان معرفی کرده و یکی از آثار ارزشمند ایشان را نیز برای …
to pick up: چیزی را بلند کردن، برداشتن چیزی از روی زمین یا هر جای دیگری.
Could you pick your toy up, before someone falls over it?
ممکن است قبل از اینکه کسی از روی اسباب بازیت رد شود آن …
To spill the beans بند را آب دادن
To give away a secret رازی را فاش کردن
Although he was naturally reticent, when the felon was intimidated by the members of the rival gang, he spilled the beans.
اگر چه …
deputy-Tehran office the public prosecutor: معاون دادسرای عمومی تهران.
designation: عنوان.
devaluation: کاهش.
director general: مدیر کل.
director administration general of education: مدیر کل آموزش و پرورش.
discount: تخفیف.
discount rate: نرخ تخفیف یا تنزیل در قیمت.
dishonoured bill or …
Juxtapose: پیش هم گذاشتن.
Plight: گرفتاری، مخمصه.
Covert: مخفی، پنهانی، نهان.
Cope: از عهده برآمدن.
Incompatibility: ناسازگاری.
Incapacitated: ناتوان.
Fabricate: ساختن، درست کردن.
Connubial: وابسته به زناشویی.
Demur: مخالفت، اعتراض.
Appellation: نام، اسم.…
Penance: توبه و طلب بخشایش.
Ascetic: زاهد، ریاضت کش.
Desultory: بی قاعده، بی ترتیب، بی ربط.
Disciple: شاگرد، مرید، پیرو.
Metamorphosis: دگرگونی، تغییر شکل.
Bonafide: با حسن نیت.
Salvation: رستگاری، نجات، رهایی.
Materialism: ماده گرایی.
Nurture: پرورش، تربیت.
Nirvana: رستگاری …