to pick out: انتخاب کردن، برگزیدن.
Ann picked out a good book to give to her brother as a graduation gift.
ان کتابی را انتخاب کرد تا آن را به عنوان هدیه ی فارق التحصیلی به برادرش تقدیم کند.
to …
برچسب: english phrasal verbs
to pick up: چیزی را بلند کردن، برداشتن چیزی از روی زمین یا هر جای دیگری.
Could you pick your toy up, before someone falls over it?
ممکن است قبل از اینکه کسی از روی اسباب بازیت رد شود آن …
to get in to get on: هر دو به معنای سوار شدن می باشند.
توجه: to get in برای سوار شدن ماشین استفاده می شود و to get on برای سایر وسایل نقلیه نظیر اتوبوس، قطار، دوچرخه و غیره استفاده …
to let up: بند آمدن، متوقف کردن، استراحت کردن.
If the rain doesn’t let up soon, we won’t be able to have our picnic.
اگر باران زود بند نیاید، ما قادر نخواهیم بود که به گردش برویم.
When Jane is …