Under the wire سر بزنگاه
Just in time درست به موقع
Hand hesitated about his term paper for two months and finally submitted it just under the wire.
<<هانگ>در مورد پروژه اش دو ماه تعلل کرد، و سر انجام آن …
ماه: آگوست 2015
سلام دوستان،
یکی از رمان های بسیار زیبای نویسنده ی بزرگ روسی یعنی آنتوان چخوف از نظر من رمان در آبگیر می باشد.
امروز وقتی نگاهی به شاهکار های این نویسنده ی بزرگ می انداختم به یکباره به این رمان …
pedagogue: معلم مقرراتی، معلم سختگیر.
enunciate: اعلام کردن، گفتن.
inordinate: بی اندازه، مفرط، بیش از حد.
irascible: تندخو، آتشی مزاج.
introspective: درون نگر، درون کاو، خویشتن نگر.
perpetuate: تداوم بخشیدن، زنده نگه داشتن.
mandate: اختیار، حکم، فرمان.
compensatory: جبران، تلافی.…
to put off: به تعویق انداختن، به زمان دیگری موکول کردن.
Let’s put the party off until next weekend, ok?
بگذارید مهمانی را به تعطیلات آخر هفته ی بعد موکول کنیم، مشکلی نیست؟
to hang up: لباس و یا هر …
To draw in one’s horns خشم خود را فرو خوردن
To check one’s anger, to restrain oneself عصبانیت خود را فرو بردن، خود را نگه داشتن
The performer drew in his horns when he saw that his critic was an …
for the protection of your right: برای حفظ حقوق قانونی خود.
foreclose: به اجرا گذاردن.
foreign language: زبان بیگانه.
formal notice: اخطار رسمی.
forwarding agency: نمایندگی حمل و نقل.
forwarding agent-country: نماینده-کشور فرستنده.
forwarding company: شرکت حمل و نقل.
forwarding …