to put off: به تعویق انداختن، به زمان دیگری موکول کردن.
Let’s put the party off until next weekend, ok?
بگذارید مهمانی را به تعطیلات آخر هفته ی بعد موکول کنیم، مشکلی نیست؟
to hang up: لباس و یا هر چیز دیگری را بر روی میخ یا چوب لباسی آویزان کردن، تماس را قطع کردن.
Would you like me to hang up your coat for you in the closet?
آیا به من اجازه می دهید تا کت شما را در کمد دیواری آویزان کنم؟
The operator told me to hang the phone up and call the number again.
تلفنچی به من گفت که تماس را قطع و مجدداً تماس بگیرم.
To get to: قادر بودن، رسیدن به.
توجه: در ارتباط با معنای دوم حواستان باشد که در ارتباط با خانه و یا آنجا از to بعد از فعل get استفاده نکنید.
The children got to stay up late and watched a good movie for the family.
بچه ها توانستند تا دیروقت بیدار بمانند و خانواده را در دیدن یک فیلم خوب همراهی کنند.
to look over: چک کردن، بررسی کردن، مرور کردن.
توجه: به جای این فعل می توان از to go over, to read over, و to check over نیز استفاده کرد.
I want to look my homework over again before i give it to the teacher.
قبل از اینکه تکالیف خود را به معلم بدهم تمایل دارم دوباره آنها را چک کنم.
The politician went over his speech before the important presentation.
سیاستمدار قبل از سخنرانی مهم متن سخنرانی خود را مرور کرد.
You should never sign any legal paper without checking it over first.
شما هرگز نباید مدرکی را قبل از بررسیش امضا کنید.
دستهها