دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و بیست و سوم اصطلاحات و ضرب المثلها

To turn/let someone down: روی کسی را زمین انداختن
Not for love or money: روی هیچ حسابی، از هیچ راهی
Shake off: رهایی یافتن
A conting rogue: ریاکار
To become threadbare ریش ریش شدن (نخ‌نما در پارچه، قالی و غیره)…

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و بیست و دوم اصطلاحات و ضرب المثلها

Switch on /off: روشن و خاموش کردن
Tread on air: روی پا بند نبودن
Make a point of something: روی چیزی انگشت گذاشتن، چیزی را لازم دانستن
Come about: روی دادن، اتفاق افتادن
Get the jump on someone: روی دست …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و بیست و یکم اصطلاحات و ضرب المثلها

I don’t have the slightest /faintest idea: روحم هم خبر‌دار نیست
1. Keep the upper lip stiff 2. Keep one’s perk up: روحیه خود را حفظ کردن
I am famishing /starving: روده بزرگِ داره روده کوچیکِ رو می‌خوره
Time changes …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و بیستم اصطلاحات و ضرب المثلها

Give him an inch, and he will take an ell: رو بدهی سوارت می شود
Give him an inch, and he will take a mile: رو بدهی سوارت می شود
Go to ruin: رو به نابودی گذاشتن، نابود گردیدن
To …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و نوزدهم اصطلاحات و ضرب المثلها

You can not run with the hare /and hunt with the hounds: رفیق قافله و شریک دزد
The competitors colluded against us: رقبا علیه ما ساختند (تبانی کردن)
Shake a leg: رقصیدن
To drive out a competitor from the field: …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و هجدهم اصطلاحات و ضرب المثلها

Buy over (or of) sb: رشوه دادن
Cross someone’s palm: رشوه دادن به کسی
To express one’s consent: رضایت دادن
Implicit / explicit consent: رضایت ضمنی / صریح
To give someone the cold shoulder: رفتار سردی با کسی داشتن
To …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و هفدهم اصطلاحات و ضرب المثلها

Red herring across the trail: رد پا گم کردن
1. It is in the bag 2. It is a deal cert: ردخور ندارد (حتمی است)
Turn away: رد کردن _ اجتناب کردن
1. To be on someone’s trail 2. To …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و شانزدهم اصطلاحات و ضرب المثلها

1. To be tight_lipped 2. To keep secrets: راز دار (راز نگهدار) بودن
Keep a secret: راز داری کردن
To hold/keep a secret close to one’s chest: رازی در سینه نگه داشتن
To lead and idle life: راست راست راه …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و پانزدهم اصطلاحات و ضرب المثلها

One ass does scrub another: دیوانه چون دیوانه ببیند خوشش آید
1. Go crazy 2. Go off one’s head 3. Go mad 4. Be out of one’s wits: دیوانه شدن
Frenzied with love: دیوانه عشق
To be crazy about someone/something: …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش دویست و چهاردهم اصطلاحات و ضرب المثلها

There are no ifs and buts: دیگر با هم حسابی نداریم (نه بدهکار نه بستانکار)
1. Don’t spin such yarns 2. Don’t tell lies: دیگر صفحه نگذار (دروغ نساز)
To be at the end of one’s patience/tether/rope: دیگر کارد به …