To his the roof: از تعجب شاخ در آوردن
To drop one’s teeth: از تعجب شاخ در آوردن
No flying from fate: از تلاش دست کشیدن، از پیکار رو گردان شدن
Throw in /up /the sponge: تسلیم شدن (مادی و معنوی درباره جنگ اقتصاد و چیزهای دیگر نیز گفته شود )
I am at your beck and call: از تو به یک اشاره از من به سر دویدن
۱٫ Man proposes , God disposes [S] 2. God will help those who help themselves: از تو حرکت از خدا برکت
I didn’t expect it from you of all people: از تو یکی توقع نداشتم
Not to be browbeaten by any one: از توپ و تشر نترسیدن
From the bottom of my heart: از ته دلم
You strain at a gnat and swallow a camel (s): از ته سوزن تو رفتن و از در دروازه تو نرفتن
دستهها