دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی

بخش اول اصطلاحات و ضرب المثل ها

to goof off: بی کار نشستن, کاری انجام ندادن.
Some of the workers in our office always goof off when the boss is out.
برخی از کارمندان شرکت ما وقتی رییس نیست دست از کار می کشند.
On Saturday in the afternoon, i like to go to a movie or just goof off at home.
هر شنبه بعد از ظهر دوست دارم به یک سینما بروم یا همینطوری در خانه بی کار بنشینم.
to talk back to: حاضر جواب بودن, با توهین و بی ادبی جواب کسی را دادن.
Billy, if you talk back to me like that once more, you are going to spend the rest of the day in your room.
بیلی, اگر یکبار دیگر جواب من را اینگونه بدهی, باید بقیه ی روز را در اتاقت بگذرانی.
to be in: روی مد گشتن, آمدن شخصی به خانه یا هر جای دیگر.
Most young people tend to want anything that is in at the time, but a few don’t care about current trends.
بسیاری از جوانان مایلند تا تیپ خود را بر اساس مد روز تعیین کنند اما عده ی اندکی به این مد و تغییرات بی توجه هستند.
Could you please tell me when Mrs. Zachary will be in? I’d like to talk to her soon.
میشه لطف کنید وقتی خانم زاچری آمدن به من اطلاع بدهید؟ من فوراً باید با او صحبت کنم.
to be out: از مد افتادن, نیامدن یا خیلی رسمی تشریف نداشتن.
These days, designer jeans are in and long skirts are out.
امروزه شلوارهای جین طرح دار مد هستند اما دامنهای بلند دیگر از مد افتاده اند.
i am sorry, Mr. jensen is out at the moment. Could i take a message?
معذرت می خواهم آقای جنسن تشریف ندارند. می شود لطف کنید و پیغامتون رو بگذارید؟
to draw the line at: کاری را قبول نکردن, رد کردن, مخالفت کردن.
I don’t mind helping him with his homework, but i draw the line at writing a term paper for him.
اشکالی ندارد, من در انجام تکالیف به او کمک می کنم اما برای او مقاله ای را که برای پروژه ی آخر ترم هست نمینویسم.
The conference organizers tried to accommodate the needs of the various interest groups, but they draw the line at extending the conference by two days.
مسؤولان برگذاری کنفرانس تلاش خود را در جهت تعمین نیازهای گروه های مختلف و با علایق مختلف حاضر در این همایش مبذول داشتند اما با به طول انجامیدن این همایش به مدت ۲ روز مخالفت کردند.
to get out of line or to step out of line: سر باز زدن, اطاعت نکردن.
When the child gets out of the line in the teacher’s class, she uses the old-fashioned method of making a child sit in the corner of the room.
وقتی یک بچه از معلم خود در کلاس اطاعت نمی کند, معلم از روش قدیمی که در آن بچه را مجبور به نشستن در گوشه ی کلاس می کرد استفاده می کند.
Any employee who step out of the line by coming to work in an unacceptable condition will be fired.
هر کارمندی که بخواهد با آمدن با شرایط غیر قابل پذیرش سعی در عدم اطاعت از مقررات را داشته باشد, اخراج خواهد شد.
نظر یادتون نره.
همه با هم, برای هم, تا فتح قله های افتخار

از داوود چوبینی

داوود چوبینی،
نابینا،
متولد 30/06/1367،
عاشق زبان انگلیسی و سایر زبان های خارجی،
مترجم زبان انگلیسی،
لیسانس مترجمی زبان انگلیسی،
متخصص در زمینه ی طراحی وبسایت،
در زمینه ی کامپیوتر دارای مدرک کد نویسی html و سیستم های مدیریت صفحات وب مثل wordpress،
مدارک در حوزه ی زبان: لیسانس مترجمی زبان انگلیسی، toefl، fce و مدرک advance proficiency از کانون زبان ایران.
راه های تماس:
آیدی اینستاگرام:
داوود چوبینی
ایمیل: d.d.choobiny@gmail.com
اسکایپ: davood.choofiny
شماره ی تماس: 09019934846
همچنین از طریق این شماره می توانید من را در شبکه های اجتماعی نیز بیابید.
شماره ثابت: +98-21-33-20-13-01

2 دیدگاه دربارهٔ «بخش اول اصطلاحات و ضرب المثل ها»

دیدگاهتان را بنویسید