to hold still: بی حرکت ایستادن، تکان نخوردن.
Please hold still while I adjust your tie.
تا زمانی که دارم کرواتت را درست می کنم لطفاً تکان نخور.
If you don’t hold that camera still, you’ll get a blurred picture.…
ماه: می 2016
to be in the one’s way: صد راه کسی یا چیزی شدن، جلوی دست و پا بودن.
توجه: به جای این فعل می توان از فعل to get in the one’s way استفاده کرد.
Jocelyn couldn’t drive through the busy …
flay: پوست کندن، انتقاد کردن.
demeanor: رفتار، حالت.
delineation: توصیف، شرح، ترسیم، تسویر.
vindicate: توجیه کردن.
heinous: فجیع، شریر، تأثر آور.
turpitude: فساد.
infraction: قانون شکنی، تجاوز به حق دیگران.
callous: سنگدل، بی عاطفه.
redress: جبران کردن، اصلاح کردن.
vituperation: …
saga: حماسه، داستان بلند.
belated: بی موقع، دیر هنگام.
decrepit: فرسوده، سالخورده، قراضه.
imperturbable: آرام، خونسرد.
vacillate: دو دل بودن، مردد بودن.
staunch: ثابت قدم، محکم، مصمم، قوی.
opprobrium: رسوایی، اهانت، فحش.
machiavellian: ترفند باز، حیله گرایانه.
unconscionable: نا معقول، …
state dept of labor and social affairs: وزارت کار و امور اجتماعی.
statute of limitation: قانون مرور زمان.
statutory holidays: تعطیلات قانونی و رسمی.
stercdore: متصدی بارگیری و بار اندازی.
stock broker: دلال سهام.
stock exchange: بورس.
stock holder: سهام …
solicitor: ویزیتور.
sovereign equality: تساوی حاکمیت.
specialty codekd: تخصصی.
staff sergeant: استوار ستاد.
staff sergeant major: استوار ستاد.
standard reference no.: شماره ی استاندارد.
staple goods: کالای ضروری.
state: ناحیه، ایالت.
state civil status registry: سازمان ثبت احوال کشور.
state …