propriety: درستی، رفتار صحیح.
advent: ظهور، ورود، پیدایش.
impious: بی دین، خدا نشناس، کافر.
proffer: پیشنهاد کردن، تقدیم کردن.
spate: موج، رگبار، هجوم.
shibboleth: شعار کهنه، عقیده ی پوسیده.
bogus: دروغی، جعلی، ساختگی، قلابی.
substantiate: اثبات کردن، ثابت کردن.
nutritive: …
ماه: ژوئن 2016
curry: چاپلوسی کردن، نظر کسی را به خود جلب کردن.
pall: بی مزه شدن، خسته کننده شدن.
succulent: آبدار، پر آب، گوشتی.
satiety: سیری، دلزدگی، اشباع.
intrinsic: ذاتی، درونی، لاینفک، باطنی.
potpourri: گزیده، گلچین.
sanction: تأیید کردن، تصویب کردن.
denote: …
to rule out: صرفه نظر کردن، اجازه ی انجام کاری را از کسی سلب کردن.
Heather ruled out applying to college in Texas because she would rather go to school in Canada.
هیدر از ثبت نام در کالج تگزاس صرفه …
term of active service: مدت قانونی خدمت.
term of payment: شرایط پرداخت.
terms of payment: شرایط پرداخت.
test: امتحان.
Thank you in advance: پیشاپیش از شما سپاسگزاریم.
the above-said deceased: متوفی فوق الذکر.
the armed forces: نیروهای مسلح.
the article …
tare weight: وزن ظرف.
tax abatement: تخفیف مالیاتی.
tax auditor: ممیز مالیاتی.
tax exemption: معافیت مالیاتی.
tax return: اظهارنامه ی مالیاتی.
technical service: خدمات فنی.
technico-vocational education: آموزش فنی حرفه ای.
technico-vocational skill certificate: گواهینامه ی مهارت فنی حرفه ای.…
سلام دوستان،
امروز با معرفی یکی دیگر از کتاب های برجسته در زمینه ی دستور زبان یا همان گرامر در خدمتتان هستم.
این کتاب هم مثل کتاب قبلی بسیار خوب تفکیک شده است. شما در هر بخشی از حوزه ی …
vapid: بی روح، ملال آور، کسل کننده.
unwieldy: دست و پا گیر، بد دست.
proximity: نزدیکی، مجاورت.
lassitude: سستی، بی حالی، رخوت، بی حوصله گی.
vitiate: ضایع کردن، تباه کردن.
augment: افزودن، زیاد کردن.
fatuous: احمق، احمقانه، ابله، ابلهانه.
contort: …
rhetoric: بلاغت، لفاظی، سخنوری، حرافی.
clique: دار و دسته، فرقه، گروه، باند.
extol: تحسین کردن، ستودن.
mentor: مشاور، استاد، مرشد، مربی.
facile: آسان، فصیح، راحت، روان.
cant: زبان زرگری، زبان ویژه، بی مفهوم.
umbrage: رنجش، دلخوری.
magnanimous: بلند نظر، سخاوتمند.…
supreme board: هیئت عالی.
supreme board of supervisory commission: کمیسیون هیئت عالی نظارت.
supreme council of education: شورای عالی آموزش.
surcharge: هزینه های مازاد.
surety bond: ضمانت نامه.
surplus goods: کالای مازاد.
tacit agreement: تفاهم ضمنی.
take care of payment: …
stock trading: خرید و فروش سهام.
stocks: سهام سرمایه ای.
student’s conduct score: نمره ی انضباط دانش آموز.
subject matter: مموضو درسی.
submit: ارسال نمودن.
subsequent: بعدی، متعاقب.
subsidiary company: شرکت تابعه.
substitutes: اقلام مشابه.
sue for damages: تعقیب قانونی …