to rule out: صرفه نظر کردن، اجازه ی انجام کاری را از کسی سلب کردن.
Heather ruled out applying to college in Texas because she would rather go to school in Canada.
هیدر از ثبت نام در کالج تگزاس صرفه نظر کرد چرا که ایشان ترجیح می دهد به یک مدرسه در کانادا برود.
I’d like to watch a good movie on TV tonight, but a ton of homework rules that out.
بسیار مایل هستم امشب فیلمی را تماشا کنم اما تکالیف بسیار زیاد اجازه ی این کار را به من نمی دهد.
to see off: خداحافظی کردن، بدرقه کردن.
توجه: به جای این فعل می توان از فعل to send off نیز بهره برد. درضمن یک اسم یا ضمیر باید فعل و حرف اضافه اش را از هم جدا کند.
We are going to the airport to see Peter off on his trip to Europe.
ما به منظور بدرقه ی پیتر که به یک سفر اروپایی عازم است به فرودگاه می رویم.
When I left for Cincinnati on a business trip, no one came to the train station to send me off.
وقتی برای یک سفر تجاری اینجا را به مقصد سینسیناتی ترک کردم هیچکس برای بدرقه ام به راهآهن نیامد.
to see out: در هنگام رفتن مهمان از خانه به او خوش آمد گفتن و خداحافظی کردن، در هنگام رفتن میهمان او را تا دم در همراهی کردن.
توجه: همیشه باید با یک اسم یا ضمیر فعل و حرف اضافه اش را از هم جدا کرد.
The Johnsons were certain to see their guests out as each one left the party.
وقتی هر یک از مهمان ها مهمانی را ترک کردند خانواده ی جانسن آنها را تا دم در همراهی کردن و با آنها خداحافظی کردند.
Would you please see me out to the car? It’s very dark outside
ممکن است من را تا دم ماشین همراهی کنید؟ بیرون بسیار تاریک است.
to go up: احداث کردن، افزایش دادن.
Economists are predicting that consumer prices are going up. Inflation always has a tendency to drive up the cost of products.
اقتصاد دانان پیشبینی می کنند که قیمت کالا های مصرفی در حال افزایش است. تورم همواره عاملی برای بالا رفتن قیمت تولیدات می باشد.
A new office is going up in the downtown area. A major construction company is putting it up.
دفتر جدیدی در مرکز شهر در حال احداث است. یک شرکت اصلی در زمینه ی ساخت و ساز با نارضایتی در حال ساختن آن است.
دستهها