vapid: بی روح، ملال آور، کسل کننده.
unwieldy: دست و پا گیر، بد دست.
proximity: نزدیکی، مجاورت.
lassitude: سستی، بی حالی، رخوت، بی حوصله گی.
vitiate: ضایع کردن، تباه کردن.
augment: افزودن، زیاد کردن.
fatuous: احمق، احمقانه، ابله، ابلهانه.
contort: در هم کشیدن، کج و معوج کشیدن.
repertoire: مجموعه، آثار، گنجینه.
imperceptible: غیر قابل مشاهده، نا محسوس.
دسته‌ها
بخش هشتادم لغات 1100 واژه ی ضروری که باید بدانیم
۳ دیدگاه دربارهٔ «بخش هشتادم لغات 1100 واژه ی ضروری که باید بدانیم»
سلام بر نازنینم آقا داوود
دنبال لغات کتاب ۱۱۰۰ لغت بودم زیارتت کردم به چند نوشته دیگرت هم سرک کشیدم یاد مهدی قرنلی از دوستان ۲۵ سال پیشم که روشندل بود در دانشگاه خوارزمی افتادم
مین یاشا جاوان
راستی جناب چوبینی درس ها را پراکنده رفتی جلو یا درس های قبلی را پاک کردی من فقط چند درس از کتاب را با صدای قشنگت شنیدم
سلام دوست گرامی،
اتفاقاً ایشان در سال آخر دبیرستان معلم زبان من بودند.
هنوز هم با هم در ارتباط هستیم.
تمامی دروس هنوز بر روی سایت هستند. شما می توانید از قسمت دسته ها قسمت آموزش را انتخاب کرده و تمامی درس ها را یکجا ببینید.
اون جمله ی ترکی رو هم که نوشته بودی را نفهمیدم.
من فقط فارسی، انگلیسی و کمی هم آلمانی بلدم.
منون از اینکه هستی
راستی دوست عزیز،
آیا منظور شما ترجمه ی متون ۱۱۰۰ واژه بود یا دروس آموزشی؟
اگر منظور شما ترجمه ی صوتی متون موجود در کتاب ۱۱۰۰ واژه بود، باید بگویم که من این متون را تا هفته ی هفتم روز سوم ترجمه کرده و بر روی سایت قرار داده ام.
بقیه هم خورد خورد خواهند آمد.
موفقتر از پیش باشید