pretext: بهانه، عذر، دستاویز.
fabricate: از پیش ساختن، داستانی را به هم بافتن.
adroit: ماهر، زرنگ.
gesticulate: با ایما و اشاره سخن گفتن.
vigilant: هوشیار، بیدار، آگاه.
avid: مشتاق.
cajole: متقاعد کردن.
rudimentary: ابتدایی، مقدماتی.
enhance: افزایش دادن، بالا بردن.…
ماه: اکتبر 2014
let alone: چه رسد به اینکه.
I am too sick today to walk to the kitchen, let alone to go to the zoo with you.
آنقدر خسته هستم که توان رفتن تا آشپزخانه را هم ندارم، چه برسد به اینکه …
board of attorneys: هیإت وکلا.
board of examiners: هیإت ممتحنه.
board of trustees: هیإت امنا.
bond holder: وثیقه دار.
bonded goods: کالای (در گمرک) به تضمین اسناد.
bonded warehouse: کالای در انبار به تضمین اسنادی.
bonds: اسناد-اوراق قرضه.
bouncing check: …
سلام به دوستان همیشه همراه من
امیدوارم در این هفته ای که گذشت به اندازه ی کافی درس اول را تمرین کرده باشید.
طبق وعده ای که داده بودم درس دوم هم رسید.
شما می توانید آن را از لینک …