بخش چهل و ششم لغات تخصصی موجود در کتاب Law Text

instance: مورد، مثال.
institution: تأسیس، ایجاد، نهاد حقوقی.
instruct: ملزم کردن.
instructions: دستور، دستور العمل.
instrument: سند، وسیله.
insurance: بیمه.
insurance company: شرکت بیمه.
insurance policy: بیمه نامه.
insurance premium: حق بیمه.
insure: بیمه کردن.
insured: بیمه گزار.
insurer: بیمه گر.
integral part: جزء لا ینفک.
intent: قصد، نیت.
intention: قصد، نیت.
intention to be legally bound: به قصد و نیت اینکه قانوناً ملزم باشند.
intention to create legal relations: قصد ایجاد روابط حقوقی.
interalia: ضمناً، از جمله.
interest: سود، نفع، منفعت.
interfere: مداخله نمودن.