information: اطلاع، اطلاعات.
infraction: جرم، تجاوز، قانون شکنی.
ingredients: عناصر، اجزا.
inheritance: ارث، ماترک.
initiate a complaint: طرح شکایت کردن.
initiate proceeding: طرح و اقامه کردن دعوی.
injunction: قرار منع.
injure: صدمه زدن، آسیب زدن.
injured party: طرف زیان دیده در قرارداد، طرف متضرر.
innocence: بیگناهی، برائت.
innocent: بیگناه، بی تقصیر، معصوم.
innocent missrepresentation: سوء ارائه ی غیر متقلبانه، قلب واقعیت غیر عمدی.
innocent party: طرف بی تقصیر.
inoperative: بلا اجرا، بی اثر.
inquire: رسیدگی، تحقیق، بازجویی.
insane: دیوانه، مجنون.
insanity: دیوانگی، مجنون.
insert: درج نمودن.
insolvency: توقف.
instalment: قسط، پرداخت به اقساط.
دستهها