دسته‌ها
word search انگلیسی زبان ها کتابخانه

ترجمه ی متن موجود در word search 2 از کتاب ۱۱۰۰ واژه ی ضروری که باید بدانیم

درود بر عاشقان زبان بیاموز،
می دونم که خیلی از شما منتظر ترجمه ی word search 2 بودید.
امروز ترجمه ی این بخش نیز آماده شده و به شما تقدیم میشه.

word search چیست؟

word search به معنای واژه ی جست و جو می باشد.
در کتاب ۱۱۰۰ واژه در آخر هر هفته یک تمرین با این نام آورده شده است.
هدف این تمرین این است که با آوردن یک متن و گذاشتن ۵ جای خالی در آن می خواهد متوجه این نکته شود که آیا شمای زبان آموز ۲۰ کلمه ی یاد گرفته در آن هفته ی خاص
را آموخته اید یا صرفاً یک هفته را به پایان رسانده اید.
کار شما این است که در میان ۲۰ کلمه ی آموخته باید بگردید و ۵ جای خالی موجود در متن را بر اساس دانش انگلیسی و با توجه به متن کامل فرمایید.
فکر کنم به اندازه ی کافی توضیح دادم.
راستی دوستان من خودم جاهای خالی متن را پر کردم ولی شما مثل بچه های گل اول خودتان متن را بخوانید، جاهای خالی را پر کنید، بعد به سراغ متن من بیایید و خود
را بیازمایید.
در ضمن با توجه به ترجمه ی من می توانید درک خود از مطلب را نیز بسنجید.
به شرطی که متن انگلیسی را خودتان اول بخوانید، ببینید چقدر متوجه می شوید و بعد دانسته های خود را با ترجمه ی من تطبیق دهید.
خب این شما و این هم word search 2 که مخصوص هفته ی دوم می باشد.
بزن بریم.

The Best Laid Plans (بهترین نقشه های طرح ریزی شده)

Gloria Rogers overslept and then had to sprint to catch the same Greyhound Bus that she boarded on the last Thursday of every month.
گلوریا راجرز خواب ماند و مجبور شد با حد اکثر سرعت بدود تا به همان اتوبوس گریهوند که آخرین پنجشنبه ی هر ماه سوار می شد برسد.
After a three-hour uneventful ride, she finally arrived at the bus terminal where a courtesy van was ready to transport bus passengers to Visitors Day at the State Penitentiary.
پس از سه ساعت سواری بدون حادثه، سر انجام به ترمینال اتوبوس رسید. در آنجا یک ون که به شکل رایگان خدمات رسانی می کرد آماده بود تا مسافران اتوبوس را به ویزیتورز دی، در ندامتگاه ایالتی منتقل نماید.
Although Gloria tried to act casual, she was more than a little nervous.
اگرچه گلوریا تلاش می نمود که عادی رفتار کند، با این وجود خیلی عصبی به نظر می رسید.
Her boyfriend, Art, a convicted felon had managed to gain admittance to the prison’s hospital on the pretext of having a gall bladder attack.
دوست پسرش آرت، جنایتکار متهم، موفق شده بود به بهانه ی حمله ی کیسه ی صفرا، وارد بیمارستان زندان شود.
Under her own slacks and bulky sweater, Gloria was wearing a set of clothes that she removed in the hospital bathroom and passed on to Art.
گلوریا زیر شلوار کار و ژاکت ضخیمش یک دست لباس پوشیده بود که از حمام بیمارستان برداشته و آن را به آرت داد.
He planned to use them after making his escape in the back of the prison ambulance that was parked outside his ward.
نقشه ی آرت این بود که بعد از فرار به پشت آمبلانس زندان که بیرون از بخش او پارک شده بود، از آنها بهره برد.
Art had spelled out his escape plan during Gloria’s last visit, spending an hour trying to cajole her into being his accomplice.
آرت نقشه ی فرارش را در آخرین ملاقات با گلوریا برایش شرح داد و یک ساعت وقت صرف کرد تا او را فریب دهد و گلوریا را شریک جرم خود سازد.
All that she had to do was appear to have a seizure.
همه ی آنچه گلوریا باید انجام می داد این بود که تظاهر کند غش کرده است.
Then she would fabricate a story about her epilepsy while Art, with the smuggled clothes concealed under his prison bathrobe, would slip out of the ward during the excitement.
سپس داستانی درباره بیماری صرعش به هم ببافد و در همین حال آرت با لباسهای قاچاقی زندان که در یک حوله ی پالتویی پنهان شده بودند، در طول این هیجان از بخش فرار کند.
Unfortunately for the schemers, a vigilant hospital guard spotted Art climbing into the rear of the ambulance and quickly foiled the escape attempt.
با نهایت تأسف برای طراحان این نقشه، نگهبان هوشیار بیمارستان متوجه شد که آرت به پشت آمبلانس رفت و فوراً تلاش برای فرار او را نقش بر آب ساخت.
The result was that Art had three years added to his sentence and Gloria was imprisoned for her role in the misadventure.
نتیجه این بود که ۳ سال به حکم آرت اضافه شد و گلوریا به خاطر نقشش در این حادثه زندانی شد.

vocabulary (واژگان مشکل موجود در متن)

laid: طرح ریزی شده.
plan: نقشه.
oversleep: خواب ماندن.
sprint: با نهایت سرعت دویدن.
catch: رسیدن.
board on: سوار شدن.
uneventful: بدون حادثه.
ride: سواری.
courtesy: افتخاری، به شکل رایگان.
transport: انتقال دادن.
passenger: مسافر.
penitentiary: ندامتگاه، زندان.
to act casual: عادی برخورد کردن، عادی رفتار کردن.
nervous: عصبی.
convicted: متهم.
felon: جنایتکار.
manage: موفق شدن.
gain: سود جستن.
admittance: پذیرش.
pretext: بهانه.
gall bladder: کیسه ی صفرا.
slacks: شلوار کار.
bullky: ضخیم.
sweater: ژاکت.
a set of clothes: یک دست لباس.
remove in: برداشتن از.
pass on: منتقل کردن، دادن.
plan: نقشه کشیدن.
escape: فرار.
ambulance: آمبلانس.
ward: به هر بخش از زندان گفته می شود.
spell out: شرح دادن.
cajole: متقاعد ساختن، فریب دادن.
accomplice: همدست، شریک جرم.
seizure: غش.
prefabricate: از خود داستانی سر هم کردن، به هم بافتن.
epilepsy: بیماری صرع.
smuggled: قاچاقی.
concealed: پنهان شده.
bathrobe: حوله ی حمام.
slip out: گریختن، فرار کردن.
schemers: طراحان نقشه.
vigilant: هوشیار.
guard: نگهبان.
spotted: متوجه شده، مشاهده کرده.
rear: پشت.
foil: نقش بر آب کردن.
attempt: تلاش، کوشش.
sentence: حکم.
imprison: زندانی کردن، زندانی شدن.
role: نقش.
misadventure: حادثه، ماجرا.

اگر این مطلب برای شما مفید بود و تمایل داشتید می توانید برای بقای سایت از لینک زیر حمایت مالی خود را انجام دهید.
Please Login or Register to see the link.

با هم، در کنار هم و برای هم تا فتح قله های افتخار

از داوود چوبینی

داوود چوبینی،
نابینا،
متولد 30/06/1367،
عاشق زبان انگلیسی و سایر زبان های خارجی،
مترجم زبان انگلیسی،
لیسانس مترجمی زبان انگلیسی،
متخصص در زمینه ی طراحی وبسایت،
در زمینه ی کامپیوتر دارای مدرک کد نویسی html و سیستم های مدیریت صفحات وب مثل wordpress،
مدارک در حوزه ی زبان: لیسانس مترجمی زبان انگلیسی، toefl، fce و مدرک advance proficiency از کانون زبان ایران.
راه های تماس:
آیدی اینستاگرام:
داوود چوبینی
ایمیل: d.d.choobiny@gmail.com
اسکایپ: davood.choofiny
شماره ی تماس: 09019934846
همچنین از طریق این شماره می توانید من را در شبکه های اجتماعی نیز بیابید.
شماره ثابت: +98-21-33-20-13-01

دیدگاهتان را بنویسید