collection agent: نماینده ی وصول.
comity: نزاکت.
command: دستور، امر.
commencement: شروع، آغاز.
commerce: تجارت کردن، بازرگانی، داد و ستد.
commercial: بازرگانی، تجاری.
commercial agreement: توافق تجاری.
commercial law: حقوق تجارت.
commercial usage: عرف تجاری.
commission: ارتکاب، حق العمل، دادن نمایندگی.
commission of crime: ارتکاب جرم.
commission of criminal prosecution: ارتکاب موجب تعقیب کیفری.
commit: مرتکب شدن، بر عهده گرفتن.
commit perjure: گواهی دروغ دادن، سوگند دروغ ادا کردن.
commitment: تعهد، الزام، ارجاع.
commidity: جنس، کالا، متاع.
common: مشترک، عادی، عمومی.
common criminals: مجرمین عادی.
common law: حقوق عرفی در انگلستان.
common sense: عقل سلیم.
دستهها