glib: زبان باز، چرب زبان.
homogenous: یک جور، مشابه، همگن، متجانس.
malleable: انعطاف پذیر، سر به راه.
legerdemain: طرح دستی، شعبده بازی، کلک بازی.
trend: گرایش، روند.
stagnant: راکد، کساد.
fatal: کشنده، مهلک، مصیبت بار.
passe: کهنه، قدیمی، از مد افتاده.
procrastinate: پشت گوش انداختن، تعلل کردن.
facet: جنبه، وجه، مد.
دستهها