to break down: خراب شدن، از کار افتادن.
توجه: بر اساس این فعل خرابی به دلیل نقص مکانیکی بوده است.
I just bought my new car yesterday and already it has broken down.
با وجود اینکه تازه دیروز ماشینم را خریدم ولی امروز خراب شده است.
The elevator broke down, so we walked all the way up to the top floor.
آسانسور از کار افتاد. بنابر این ما پیاده تا طبقه ی بالا رفتیم.
to turn out: به جایگاهی رسیدن، شرکت کردن.
توجه: هرگاه to turn out به معنای شرکت کردن باشد می توان از فعل to come out نیز استفاده کرد.
درضمن هرگاه turnout در نقش اسم باشد به معنای نظر و نتیجه خواهد بود.
Most parents wonder how their children will turn out as adults.
بسیاری از والدین از خود می پرسند که فرزندانشان در آینده به عنوان یک فرد بالغ به چه جایگاهی خواهند رسید.
hundreds of people came out for the demonstration against new taxes.
صد ها تن از مردم در راهپیمایی بر ضد افزایش مالیات های جدید شرکت کردند.
What was the turnout for the public hearing on the education reforms?
نظر مردم در خصوص اصلاحات آموزشی چه بود؟
to give up: تسلیم شدن، عادت بدی را ترک کردن.
I’m sure that you can accomplish this task. don’t give up yet.
من تردیدی ندارم که شما می توانید این کار را انجام دهید. لطفاً تسلیم نشوید.
If you give up smoking now, you can certainly live a longer life.
اگر دخانیات را کنار بگذارید، بی تردید عمر طولانیتری خواهید داشت.
The soldiers gave themselves up in the face of a stronger enemy forces.
سربازان در هنگام مواجهه با گروه قویتری از نیرو های دشمن خود را تسلیم آنها کردند.
to cross out: خط زدن، از لیست خارج کردن.
The teacher crossed out several incorrect words in Tanya’s composition.
آموزگار بسیاری از کلمات نادرست موجود در انشای تانیا را خط زد.
The instructor wants to cross my name out of the list just because of alot of absents i have.
استاد تنها به دلیل غیبت های زیادم می خواهد اسم مرا از لیست خط بزند.
دستهها