to be up to: به کسی یا چیزی بستگی داشتن.
It’s up to you. You can go or stay with us.
به خودت بستگی دارد. می توانی بروی یا با ما بمانی.
to do over: تجدید نظر کردن، کاری را مجدد انجام دادن.
توجه: فعل اصلی و حرف اضافی مربوطه باید به وسیله ی یک ضمیر و یا اسم از هم جدا شوند. به مثال های زیر توجه فرمایید تا قاعده را بهتر درک نمایید.
You’d better do the letter over, because it’s written so poorly.
بهتر است در نوشتن نامه تجدید نظر فرمایید چرا که آن بسیار بد نوشته شده است.
Jose made so many mistakes in his homework that the teacher made him do it over.
خوزه آنقدر در حل تکالیفش اشکال داشت که معلم او را مجبور به حل مجدد تکالیفش کرد.
look into: بررسی کردن.
توجه: به جای این فعل می توان از فعل check into نیز بهره جست.
The police are looking into the matter of the stolen computers.
پلیس در حال بررسی موضوع کامپیوتر های دزدیده شده می باشد.
The congressional committee wil check into the financial dealings of the government contractor.
کنگره ی ایالت متحده مسائل مالی مربوط به پیمانکاران دولت را بررسی خواهد نمود.
to take hold of: گرفتن.
The blind man took hold of my arm as i led him across the street.
مرد نابینا به منظور عبور از خیابان بازوی مرا گرفت.
to get through: تکمیل کردن، به پایان رساندن.
توجه: این فعل معمولاً با یک فعل ing دار و یا با حرف with می آید.
I didn’t get through studying last night until almost eleven o’c.
دیشب تقریباً تا ساعت ۱۱ شب هنوز مطالعه کردنم تمام نشده بود.
At what time does your wife get through with work every day?
معمولاً همسرت چه ساعتی کار هایش تمام می شود؟
دستهها