to go out: خاموش شدن، ترک کردن جایی.
توجه: در خصوص معنای دوم می توان به جای go out از اصطلاح to step out نیز استفاده کرد.
The light went out all over the city because of an electrical problem.
به علت نقص فنی در سیستم برق رسانی شهر تمامی چراغ های شهر خاموش شدند.
I have to step out of the office briefly to pick up a newspaper.
من می بایست جهت خرید یک روزنامه مدت کوتاهی اداره را ترک کنم.
to have to do with: مقصر نبودن، ارتباطی با موضوع نداشتن.
Ralph insisted that he had nothing to do with breaking the window.
رالف اصرار می ورزید که هیچ نقشی در شکستن پنجره نداشته است.
to wake up: از خواب بلند شدن.
توجه: تفاوت عمده ای بین to wake up و to get up وجود دارد. وقتی از wake up استفاده می شود معنایش این است که فرد فقط چشم های خود را باز کرده و هنوز رخت خواب خود را ترک نکرده است. در این حالت طرف بیدار است ولی هنوز در رخت خواب خود مشغول استراحت می باشد. اما وقتی می گوییم get up بدین معنا است که طرف از خواب برخاسته و رخت خواب خود را نیز ترک گفته است. در مثال زیر به خوبی می توانید تفاوت را درک کنید.
John woke up this morning very early, but he didn’t get up until about ten o’c.
جان امروز خیلی زود از خواب بیدار شد اما تا حدود ساعت ۱۰ هنوز رخت خواب خود را ترک نکرده بود.
to be in charge of: مسؤولیتی را بر عهده داشتن، مسؤول انجام کاری بودن.
Jane is in charge of the office while Mrs. Smith is in a business trip.
زمانی که خانم اسمیت مشغول سفر های تجاری است جین مسؤول دفتر می باشند.
دستهها