دسته‌ها
انگلیسی داستانهای 4000 واژه زبان ها سطح 1 کتابخانه

داستان آزمایشگاه (The Laboratory) به همراه ترجمه فارسی و فایل صوتی

درود بر عاشقان و همراهان همیشگی زبان بیاموز،
امروز با داستان دوم از سری داستانهای موجود در کتاب ۴۰۰۰ Essential words در خدمت شما بزرگواران هستیم.
این شما و این هم داستان

The Laboratory

Mia’s father had a laboratory, but she had no idea what was in it. Her dad always closed and locked the door when he went in. She knew that he used it to do projects for work. He never told Mia what these projects were.
One night, Mia approached the door to the laboratory. She stopped and thought, “I wonder what crazy experiment he is doing now.” Suddenly, she heard a loud noise. It sounded like an evil laugh. The noise scared her, so she walked quickly back to her room.
The next night, her friend Liz came to her house. When Liz arrived, Mia told her about the night before. “Oh, it was terrible,” she said.
“Why don’t we see what is in there?” Liz asked. “It will be a fun adventure!” Mia felt nervous about going into her father’s laboratory, but she agreed. As always, the door was locked. They waited until Mia’s father left the laboratory to eat dinner. “He didn’t lock the door!” Liz said. “Let’s go.”
The laboratory was dark. The girls walked down the stairs carefully. Mia smelled strange chemicals. What terrible thing was her father creating?
Suddenly, they heard an evil laugh. It was even worse than the one Mia heard the night before. What if a monster was going to kill them? Mia had to do something. She shouted for help.
Mia’s father ran into the room and turned on the lights. “Oh, no,” he said. “You must have learned my secret.” “Your monster tried to kill us,” Mia said.
“Monster?” he asked. “You mean this?” He had a pretty doll in his hands. The doll laughed. The laugh didn’t sound so evil anymore. “I made this for your birthday. I wanted to give it to you then, you can have it now. I hope you like it!
Please Login or Register to see the link.

آزمایشگاه

پدر میا آزمایشگاهی داشت ، اما او نمی دانست چه چیزی در آن است. پدرش وقتی وارد خانه می شد همیشه در را بسته و قفل می کرد. او می دانست پدرش از این آزمایشگاه برای انجام پروژه های مربوط به کارش استفاده می کند. او هرگز به میا نگفت این پروژه ها چیست.
یک شب ، میا به درب آزمایشگاه نزدیک شد. او متوقف شد و فکر کرد ، “من در این تعجب هستم او الان دارد چه آـزمایش مسخره ای انجام میدهد.” ناگهان ، او صدای بلندی را شنید. صدا شبیه به یک خنده ی شیطانی بود. سر و صدا او را ترساند ، بنابراین سریع به اتاق خود برگشت.
شب بعد ، دوستش لیز به خانه اش آمد. وقتی لیز رسید ، میا از آنچه شب قبل اتفاق افتاده بود برای او گفت. او گفت: “اوه ، وحشتناک بود.”
لیز پرسید. “چرا نفهمیم آنجا چه می گذرد؟” “این یک ماجراجویی سرگرم کننده خواهد بود!” میا از رفتن به آزمایشگاه پدرش می ترسید، اما او موافقت کرد. مثل همیشه ، در قفل بود. آنها منتظر ماندند تا پدر میا از آزمایشگاه خارج شود و شام بخورد. “او در را قفل نکرد!” لیز گفت “بیا بریم.”
آزمایشگاه تاریک بود. دختران با احتیاط از پله ها پایین رفتند. میا بوی مواد شیمیایی عجیبی را حس کرد. پدرش داشت چه چیز وحشتناکی را درست می کرد
ناگهان ، آنها خنده شیطانی را شنیدند. این حتی از آنچه میا شب قبل شنیده بود بدتر بود. انگاری یک اژدها می خواست آنها را بکشد. میا باید کاری می کرد. او با فریاد درخواست کمک کرد.
پدر میا به اتاق دوید و چراغ ها را روشن کرد. او گفت: “اوه ، نه”. “شما باید احتمالاً از راز من آگاه شده باشید.” میا گفت: “هیولای تو سعی کرد ما را بکشد.”
او پرسید: “هیولا؟” “منظورت این است؟” او یک عروسک زیبا در دستان خود داشت. عروسک خندید. خنده دیگر خیلی شیطانی به نظر نمی رسید. “من این را برای تولد تو درست کردم. من می خواستم آن را به تو بدهم ، تو می توانی آن را داشته باشی امیدوارم ازش خوشت بیاید!

لغات مشکل

adventure: ماجراجویی
approach: نزدیک شدن
chemical: مواد شیمیایی
carefully: با دقت
create: درست کردن، ساختن، ایجاد کردن، خلق کردن
evil: شیطانی، شیطان
experiment: آزمایش
laboratory: آزمایشگاه
laugh: خندیدن، خنده
loud: صدای بلند
nervous: عصبی، بی اعصاب
noise: سر و صدا
project: پروژه
scare: ترساندن
secret: راز
shout: داد زدن، جیغ کشیدن، سر کسی داد و فریاد کردن
smell: بو کشیدن
terrible: وحشتناک
worse: بدتر

با هم، در کنار هم و برای هم تا فتح قله های افتخار

از داوود چوبینی

داوود چوبینی،
نابینا،
متولد 30/06/1367،
عاشق زبان انگلیسی و سایر زبان های خارجی،
مترجم زبان انگلیسی،
لیسانس مترجمی زبان انگلیسی،
متخصص در زمینه ی طراحی وبسایت،
در زمینه ی کامپیوتر دارای مدرک کد نویسی html و سیستم های مدیریت صفحات وب مثل wordpress،
مدارک در حوزه ی زبان: لیسانس مترجمی زبان انگلیسی، toefl، fce و مدرک advance proficiency از کانون زبان ایران.
راه های تماس:
آیدی اینستاگرام:
داوود چوبینی
ایمیل: d.d.choobiny@gmail.com
اسکایپ: davood.choofiny
شماره ی تماس: 09019934846
همچنین از طریق این شماره می توانید من را در شبکه های اجتماعی نیز بیابید.
شماره ثابت: +98-21-33-20-13-01

دیدگاهتان را بنویسید