To look out: مراقب بودن، احتیاط کردن، دقت کردن.
توجه: به جای این فعل می توان از فعل to watch out نیز بهره جست. در ضمن بعد از حرف اضافه ی out همیشه حرف for نیز می آید.
Look out for reckless drivers whenever cross the street.
هر وقت می خواهید از خیابان عبور کنید مراقب رانندگان بی ملاحظه باشید.
Small children should always watch out for strangers offering candy.
کودکان همواره می بایست مراقب افراد غریبه ای که به آنها آب نبات تعارف می کنند باشند.
to get back: برگرداندن، رساندن.
Could you got the children back by five o’c?
ممکن است تا قبل از ساعت ۵ بچه ها را به خانه برگردانید؟
to get over: دوره ی نقاهت را پشت سر گذاشتن، پذیرفتن درد یا غم و غصه.
It took me a month to get over my cold, but I’m finally well now.
دوره ی نقاهت ناشی از سرما خوردگی من یک ماه به طول انجامید ولی در حال حاضر بسیار خوب هستم.
It seems that Mr. Mason will never get over the death of his wife.
به نظر می رسد که آقای میسون هرگز مرگ همسر خود را نپذیرد.
to call off: کنسل کردن.
The referee called off the soccer game because of the darkness.
داور بازی فوتبال را به علت فقدان نور کافی متوقف کرد.
دستهها