to try on: لباس پرو کردن.
He tried on several suits before he picked out a blue one.
او قبل از اینکه کت و شلوار آبی را بپسندد چندین نمونه ی دیگر را نیز پرو کرد.
to think over: قبل از هر تصمیمی جوانب کار را سنجیدن.
I’d like to think over your offer first. Then can we talk it over tomorrow?
بهتر است در ابتدا تمامی جوانب کار را در خصوص پیشنهاد شما بسنجم. در مرحله ی بعد می توانیم راجع به آن بحث کنیم.
to take place: اتفاق افتادن، رخ دادن.
I thought that the celebration was taking place at John’s house.
من فکر می کردم که مراسم جشن در خانه ی جان برگزار می شود.
to put away: کنار گذاشتن.
Please put away your papers before you open the test booklet.
لطفاً قبل از اینکه دفترچه ی آزمون را باز کنید کاغذ های خود را کنار بگذارید.
دستهها