vital term: شرط مهم.
vitiate: معیوب کردن، فاسد نمودن، مخدوش کردن.
void: باطل، بی اثر.
void contract: عقد باطل، عقد فاسد.
voidable: قابل ابطال.
voidable contract: عقد قابل ابطال.
voluntary: ارادی.
voluntary intoxication: مستی ارادی.
voluntary manslaughter: قتل غیر امد ارادی.
vote: رأی دادن، نظر دادن.
waive: اعراض کردن، اسقاط نمودن، انصراف نمودن از حق.
waiver: اعراض از حق، اسقاط حق.
want of age: فقدان سن.
ward: حفظ و حراست نمودن.
warehouse: انبار، در انبار نگاه داشتن/
warfre: جنگ، درگیری.
warn: آگاه نمودن، مطلع ساختن.
warning: اخطار.
warant: ضمانت، تعهد نمودن، تضمین.
warrant of arrest: قرار بازداشت، حکم بازداشت.
دستهها