Ubiquitous: همه جا حاضر.
Remote: دور دست.
Thwart: بینتیجه گذاشتن، خنثی کردن.
Harbinger: پیشرو.
Malignant: زیان آور.
Excruciating: مشقت بار.
Respite: مهلت.
Reverberating: انعکاس صدا.
Fretful: اخمو، رنج آور.
Succumb: تسلیم شدن.…
Ubiquitous: همه جا حاضر.
Remote: دور دست.
Thwart: بینتیجه گذاشتن، خنثی کردن.
Harbinger: پیشرو.
Malignant: زیان آور.
Excruciating: مشقت بار.
Respite: مهلت.
Reverberating: انعکاس صدا.
Fretful: اخمو، رنج آور.
Succumb: تسلیم شدن.…
EMACIATED: لاغر.
SURGE: حمله ناگهانی.
TRANQUIL: آرام.
SANCTUARY: پناهگاه.
ASCEND: بالا رفتن، صعود کردن.
MALNUTRITION: سوء تغذیه.
AFFLICT: آزردن.
BESIEGE: محاصره کردن.
PRIVATION: محرومیت.
SINISTER: بدیمن.…
Stymie: مانع شدن.
Effigy: تصویر برجسته.
Flout: اهانت کردن.
Cognizant: آگاه.
Turbulent: یاقی، سرکش.
Terminate: خاتمه یافتن.
Forthwith: فورا.
Exacerbate: بدتر کردن.
Revert: برگشتن، رجوع کردن.
Oust: اخراج کردن.…
Implacable: سنگدل.
Paroxysm: فوران.
Reprehensible: سزاوار سرزنش.
Jurisdiction: اختیار قانونی.
Skirmish: کشمکش.
Harass: اذیت کردن.
Monolithic: یکپارچه.
Indigent: تهیدست.
Arbitrary: اختیاری، خودسرانه.
Fray: نبرد، نزاع.…
Disparage: بی اعتبار کردن.
Laudable: قابل ستایش.
Fiasco: ناکامی.
Masticate: جویدن.
Eschew: اجتناب کردن.
Quell: سرکوب کردن.
Voluble: پر حرف.
Confidant: رازدار.
Obsolescence: از مد افتادن.
Dubious: مشکوک.…
Affluent: ثروتمند.
Feasible: امکانپذیر.
Discern: تشخیص دادن.
SALLY: یورش.
CONSTERNATION: بهت و هیرت.
PRECOCIOUS: باهوش، زودرس.
PERFUNCTORY: سرسری.
CHAGRIN: اندوه.
PERVERSE: گمراه.
DERIDE: تمسخر کردن.…
Egregious: فاحش، افتضاح آور.
Distraught: پریشان، آشفته.
Duplicity: دورویی، حیله گری.
Acrimonious: زننده.
Paucity: اندک.
Elicit: بیرون کشیدن.
Pernicious: زیان آور.
Tolerate: تحمل کردن.
Construe: استنباط کردن.
Impunity: مصونیت.…
Rampant: شایع.
Inane: تهی.
Ethics: اصول اخلاقی.
Concur: موافق بودن.
Clandestine: مخفی.
Flagrant: وقیح، زشت. Admonish: نصیحت کردن.
Duress: اجبار.
Culprit: مقصر.
Inexorable: سنگدل.…
ALACRITY ؛ چابکی.
DISDAIN ؛ تحقیر کردن.
BELLIGERENT ؛ جنگجو.
INTIMIDATE ؛ ترساندن.
FEINT ؛ عمل فریبنده.
PUGNACIOUS ؛ ستیزه گر.
PROMULGATE ؛ اعلام کردن.
BRASH ؛ گستاخ.
SCOFF ؛ تمسخر کردن.
belittle: دست کم گرفتن.…