Jettison: بیرون افکندن، دور انداختن.
Inevitable: اجتناب ناپذیر، نا گزیر.
Lucrative: سودمند.
Tussle: نزاع، مجادله.
Intrinsic: ذاتی، درونی، طبیعی.
Acute: تند، تیز، شدید.
Gist: نکته مهم، مطلب عمده.
Transient: زود گذر، ناپایدار، فانی.
Terse: مختصر.
Cogent: متقاعد کننده، دارای قدرت …
Category: لغات 1100 واژه
آشنایی با ترجمه ی لغات 1100 واژه
lethargic: بی حال، سست.
prevalent: رایج، شایع، متداول.
paramount: مهم، فوق العاده، برتر.
remiss: بی قید، سهل انگار.
hostile: خصومت آمیز، متخاصم.
rebuke: سرزنش کردن، ملامت کردن.
aversion: بیزاری، نفرت.
evince: نشان دادن، بروز دادن.
vogue: رسم معمول، متداول.
superficial: …
congenial: مطبوع، مطابق میل.
hoard: اندوختن، ذخیره کردن.
sage: حکیم، دانا، خردمند.
aegis: حمایت، پشتیبانی.
detriment: زیان، ضرر، آسیب.
longevity: عمر طولانی، طول عمر.
imbibe: آشامیدن، نوشیدن.
virile: مردانه، نیرومند.
senile: پیر، فرتوت.
doddering: لرزان، مرتعش.…
awesome: بهت انگیز، حیرت انگیز.
eruption: فوران، قلیان.
puny: ضعیف، نهیف، ناچیز، کم اهمیت.
debris: بقایا، خاکستر ها، آثار باقیمانده.
dispersed: پراکنده، متفرق، پخش.
obliterate: محو کردن، از بین بردن، پاک کردن.
deplorable: تأسف آور، رقت انگیز.
initiate: شروع کردن، …
universal: کلی، عمومی، همگانی، جهانی.
contemptuous: اهانت آمیز، تحقیر آمیز.
absurd: پوچ، بی معنی، مزخرف، مسخره.
bigot: آدم متحجر، آدم متعصب.
abhor: تنفر داشتن از، منزجر بودن از.
vulnerable: آسیب پذیر، ضعیف.
entreaty: خواهش، التماس، تمنا، درخواست.
tradition: رسم، سنت.…
anthropologist: انسان شناس، مردم شناس.
bizarre: عجیب و غریب، نا مأنوس.
inanimate: بی روح، بی جان، مرده.
fetish: بت، تلسم، شیء جادویی.
artifact: دست ساز، مصنوع.
taboo: نهی شده، حرام.
imprudent: بی فکر، بی احتیاط، نسنجیده.
prohibition: منع شده.
imperative: …
pedagogue: معلم مقرراتی، معلم سختگیر.
enunciate: اعلام کردن، گفتن.
inordinate: بی اندازه، مفرط، بیش از حد.
irascible: تندخو، آتشی مزاج.
introspective: درون نگر، درون کاو، خویشتن نگر.
perpetuate: تداوم بخشیدن، زنده نگه داشتن.
mandate: اختیار، حکم، فرمان.
compensatory: جبران، تلافی.…
heterogeneous: نا همگون، ناجور، نامتجانس.
gamut: حیطه، گستره، دامنه.
perspicacious: زیرک، با فراست.
analogous: شبیه، یکسان.
maladjusted: پریشان، نگران، ناسازگار.
phenomenon: پدیده، حادثه.
mortality: مرگ و میر، فناپذیری.
decade: دهه، یک دوره ی ده ساله.
susceptible: آسیب پذیر، حساس، مستعد، …
Escalation: افزایش.
Indifference: بی علاقگی.
Potential: ممکن.
Cumulative: افزوده جمع شونده.
Recondite: پوشیده، نهان، مرموز.
Palliate: تسکین دادن، آرام کردن.
Delude: گول زدن، فریب دادن.
Prelude: مقدمه، پیش درآمد.
Chimerical: واهی، خیالی.
Acknowledge: تصدیق کردن، قبول کردن.…
Juxtapose: پیش هم گذاشتن.
Plight: گرفتاری، مخمصه.
Covert: مخفی، پنهانی، نهان.
Cope: از عهده برآمدن.
Incompatibility: ناسازگاری.
Incapacitated: ناتوان.
Fabricate: ساختن، درست کردن.
Connubial: وابسته به زناشویی.
Demur: مخالفت، اعتراض.
Appellation: نام، اسم.…