دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه

بخش شصت و چهارم لغات 1100 واژه

menial: پست، بی اهمیت، حقیر، نوکر معابانه.
venerable: محترم، قابل ستایش.
extraneous: نا مربوط، بی ربط، بیگانه.
ambiguous: مبهم، نامشخص.
succinct: مختصر، موجز.
archaic: کهنه، باستانی.
emulate: همچشمی کردن، رقابت کردن.
facetious: شوخ، فکاهی.
rabid: متعصب، افراطی.
salubrious: سالم، قابل …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش پنجاه و یکم لغات 1100 واژه

lethargic: بی حال، سست.
prevalent: رایج، شایع، متداول.
paramount: مهم، فوق العاده، برتر.
remiss: بی قید، سهل انگار.
hostile: خصومت آمیز، متخاصم.
rebuke: سرزنش کردن، ملامت کردن.
aversion: بیزاری، نفرت.
evince: نشان دادن، بروز دادن.
vogue: رسم معمول، متداول.
superficial: …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش پنجاهم لغات 1100 واژه

congenial: مطبوع، مطابق میل.
hoard: اندوختن، ذخیره کردن.
sage: حکیم، دانا، خردمند.
aegis: حمایت، پشتیبانی.
detriment: زیان، ضرر، آسیب.
longevity: عمر طولانی، طول عمر.
imbibe: آشامیدن، نوشیدن.
virile: مردانه، نیرومند.
senile: پیر، فرتوت.
doddering: لرزان، مرتعش.…

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش چهل و نهم لغات 1100 واژه

awesome: بهت انگیز، حیرت انگیز.
eruption: فوران، قلیان.
puny: ضعیف، نهیف، ناچیز، کم اهمیت.
debris: بقایا، خاکستر ها، آثار باقیمانده.
dispersed: پراکنده، متفرق، پخش.
obliterate: محو کردن، از بین بردن، پاک کردن.
deplorable: تأسف آور، رقت انگیز.
initiate: شروع کردن، …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش چهل و هشتم لغات 1100 واژه

universal: کلی، عمومی، همگانی، جهانی.
contemptuous: اهانت آمیز، تحقیر آمیز.
absurd: پوچ، بی معنی، مزخرف، مسخره.
bigot: آدم متحجر، آدم متعصب.
abhor: تنفر داشتن از، منزجر بودن از.
vulnerable: آسیب پذیر، ضعیف.
entreaty: خواهش، التماس، تمنا، درخواست.
tradition: رسم، سنت.…

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش چهل و هفتم لغات 1100 واژه

anthropologist: انسان شناس، مردم شناس.
bizarre: عجیب و غریب، نا مأنوس.
inanimate: بی روح، بی جان، مرده.
fetish: بت، تلسم، شیء جادویی.
artifact: دست ساز، مصنوع.
taboo: نهی شده، حرام.
imprudent: بی فکر، بی احتیاط، نسنجیده.
prohibition: منع شده.
imperative: …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه

بخش چهل و ششم لغات 1100 واژه

pedagogue: معلم مقرراتی، معلم سختگیر.
enunciate: اعلام کردن، گفتن.
inordinate: بی اندازه، مفرط، بیش از حد.
irascible: تندخو، آتشی مزاج.
introspective: درون نگر، درون کاو، خویشتن نگر.
perpetuate: تداوم بخشیدن، زنده نگه داشتن.
mandate: اختیار، حکم، فرمان.
compensatory: جبران، تلافی.…

دسته‌ها
انگلیسی ترجمه ی متون موجود در کتاب 1100 واژه کتاب خانه ی صوتی

دانلود هفته ی دوم روز چهارم از کتاب 1100 واژه ی ضروری که باید بدانیم

درود،
در این پست شما می توانید ترجمه ی متن موجود در هفته ی دوم روز چهارم از کتاب 1100 واژه را به شکل صوتی دانلود بفرمایید.
طبق سنت همیشگی در زیر لینک دانلود متن انگلیسی به همراه ترجمه ی …

دسته‌ها
انگلیسی ترجمه ی متون موجود در کتاب 1100 واژه کتاب خانه ی صوتی

دانلود هفته ی دوم روز سوم از کتاب 1100 واژه ی ضروری که باید بدانیم

با سلام خدمت شما عزیزان،
در ادامه ی ترجمه ی متون موجود در کتاب 1100 واژه ی ضروری که باید بدانیم امروز شما می توانید ترجمه ی هفته ی دوم روز سوم از این کتاب مفید را به شکل صوتی …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش چهارم لغات 1100 واژه

pretext: بهانه، عذر، دستاویز.
fabricate: از پیش ساختن، داستانی را به هم بافتن.
adroit: ماهر، زرنگ.
gesticulate: با ایما و اشاره سخن گفتن.
vigilant: هوشیار، بیدار، آگاه.
avid: مشتاق.
cajole: متقاعد کردن.
rudimentary: ابتدایی، مقدماتی.
enhance: افزایش دادن، بالا بردن.…