brokerage firm: شرکت دلالی-کارگزاری (سهامی اوراق قرضه).
budget allocation: تخصیص بودجه.
bulk cargo: محموله ی فله ای.
bulk shipment: حمل به صورت فله ای.
by: در قبال.
by law: قانوناً.
by virtue of the provisions of: به موجب مفاد.
by-laws: …
Category: لغات حقوقی-اقتصادی
آشنایی با اصطلاحات حقوقی و اقتصادی به 2 زبان انگلیسی و فارسی
board of attorneys: هیإت وکلا.
board of examiners: هیإت ممتحنه.
board of trustees: هیإت امنا.
bond holder: وثیقه دار.
bonded goods: کالای (در گمرک) به تضمین اسناد.
bonded warehouse: کالای در انبار به تضمین اسنادی.
bonds: اسناد-اوراق قرضه.
bouncing check: …
bid: پیشنهاد قیمت (خرید).
bid bond: ضمانت نامه ی شرکت در مناقصه یا مزایده.
bid price: قیمت پیشنهادی.
bidding (auction): مزایده.
bill of fare: هزینه ی سفر.
bill of guarantee: ضمانت نامه.
bill of lading: بارنامه ی حمل کالا.bill of …
bankereas bill: برات بانکی-حواله ی بانکی.
bankruptcy: ورشکستگی.
bankrupt: ورشکسته.
bar: ممنوع کردن.
barter contracts: قرارداد های پایاپای.
bearer check: چک و سند در وجه حامل.
bearer.registered securities: اوراق قرضه ی با نام-بی نام.
before honoring the draft: پیش از …
bail bond: ضمانت نامه.
balance due: مانده معوقه.
balance of foreign claims and liability: مانده مطالبات و بدهی های خارجی.
balance of foreign trade: تراز تجارت خارجی.
balance sheet: ترازنامه.
bale: عدل.
bank credit: اعتبار بانکی.
bank draft: حواله ی …
at current rate of exchange: به نرخ جاری ارز.
auction: مزایده.
audit: حساب رسی.
authendicate: سندیت بخشیدن.
authenticated: سند معتبر و ممهور به مهر رسمی.
authenticity of the bider: سندیت و اعتبار قول نامه.
authorityed capital: سرمایه ی ثبت شده.…
annuities: مقرری سالیانه.
application: شمول.
approval: تصویب.
arbitration committee: کمیته ی داوری.
arrears or overdue payments: بدهی های معوقه.
arrest warrant: حکم جلب.
article: ماده.
articles of association: اساس نامه ی شرکت-شرکت نامه.
assets: دارایی ها.
assign defense attorney: وکیل …
affix: الحاق.
aforementioned: فوق الذکر.
after sight: پس از رؤیت “در مورد برات”.
against all risks: در مقابل کلیه ی خطرات.
agency: نمایندگی-عاملیت.
agent: عامل-نماینده.
air way bill: بارنامه ی هوایی.
alternations: تغییرات.
amalgamate: تغییر.
annual net of assets and …
adjuster: کارمند تعیین خسارت.
adjustments: جرح و تعدیل.
adaptation: پذیرفتن.
advance bill: برات مساعده.
adventitious: باد آورده.
advertising agency: آژانس تبلیغاتی.
advice note: ابلاغیه.
advice service completion certificate: متصدی صدور کارت.
advising bank: بانک ابداع کننده.
advising of credit: ابلاغ …
accountant: حسابدار.
accounts payable and receivable: حسابهای پرداختی و دریافتی.
accounts receivable turn over: گردش حسابهای دریافتی.
accredited: کسی که استوار نامه می گیرد.
accrediting: کسی که استوار نامه را صادر می کند.
acknowledgement of debt: قبول بدهی.
acting company: …