دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش صد و دوم اصطلاحات و ضرب المثلها

Some parents spoil their children: برخی پدر و مادرها بچه هایشان را لوس بار می آورند
See into a matter: بررسی دقیق موضوع
Think over: بررسی کردن
Tide over: برطرف کردن مشکل
1. To do something in a jiffy 2. …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش صد و یکم اصطلاحات و ضرب المثلها

1. I am down and out: برای نان شب معطل مانده ام
I have had enough ,thanks a lit!: برای هفت پشتم بس است
For one that is missing , here is no spoiling a wedding: به خاطر یک بی …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش صدم اصطلاحات و ضرب المثلها

1. To keep up appearances 2. For form’s sake: برای حفظ ظاهر ( آبرو )
He has grown into a man: برای خودش مردی شده ( بزرگ شده )
Spoil for a fight: برای دعوا بهانه جویی کردن ، بیخودی …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش نود و نهم اصطلاحات و ضرب المثلها

To be on top of one’s job: بر کار سوار بودن ( مسلط بودن )
Keep a tight hand on /over /somebody: بر کسی تسلط کامل داشتن
To be riding along on the crest of a wave: بر مرکب مراد …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش نود و هشتم اصطلاحات و ضرب المثلها

Without alteration and amendment: بدون دخل و صرف
No string attaches: بدون قید و شرط
With no strings attached: بدون هر گونه ( هیچ ) شرط و شروط قبلی
Don’t reciprocate evil with evil: بدی را با بدی تلافی مکن…

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش نود و هفتم اصطلاحات و ضرب المثلها

The last straw: بد تر از بد ، بدترین وضع
On a short fuse: بد خلق ، عصبانی ، کم حوصله
A hard mouthed man: بد دهن
Send someone off: بدرقه کردن
Have an evil tongue: بد زبان بودن
1. …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش نود و ششم اصطلاحات و ضرب المثلها

Laugh and grow fat: بخند تا دنیا به تو بخندد
Drop off: به خواب رفتن
Sleep like a log /top: به خواب سنگینی رفتن، تخت خوابیدن
Sleep as sound as a weasel: به خواب عمیقی فرو رفتن ، مثل خرگوش …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش نود و پنجم اصطلاحات و ضرب المثلها

1. Spoiled child 2. Mummy’s pet /darling: بچه ننه ( لوس و ناز پرورده )
Bring a child into the world: بچه ای به دنیا آوردن ، زاییدن
To wean a baby: بچه ای را از شیر گرفتن
Kids of …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش نود و چهارم اصطلاحات و ضرب المثلها

We must get to the root/bottom of the matter: باید دید از کجا آب می خورد
One must suffer in silence: باید سوخت و ساخت
We’ll have to grin and bear it: باید سوخت و ساخت ( قبول یا تحمل …

دسته‌ها
اصطلاحات و ضرب المثل ها انگلیسی زبان ها

بخش نود و سوم اصطلاحات و ضرب المثلها

For pet’s sake, come early: بالا غیرتاً زود بیا
Up and down: بالا و پایین
Black will take no other hue: بالاتر از سیاهی رنگی نیست
He will meet his waterloo: بالاخره زمین خواهد خورد ( شکست ، ناکامی )…