دسته‌ها
انگلیسی لغات حقوقی-اقتصادی واژگان

بخش سی و نهم لغات حقوقی-اقتصادی

however: قطع نظر از.
identity: هویت.
import licence: جواز ورود.
in advance: پیشاپیش.
in case that: در صورتی که.
in compliance with the written request of: طبق درخواست کتبی.
in comformity with: در راستای، بر اساس.
in lieu: به جای، …

دسته‌ها
انگلیسی لغات حقوقی-اقتصادی واژگان

بخش سی و هشتم لغات حقوقی-اقتصادی

hair dresser standardized test: آزمون استاندارد رشته ی آرایش زنانه.
handle: بر عهده گرفتن.
hereby: بدین وسیله.
highschool principal: مدیر دبیرستان.
highest bid: بالاترین پیشنهاد قیمت.
His death was recorded under the entery number: مرگ تحت شماره ی فلان ثبت …

دسته‌ها
انگلیسی لغات حقوقی-اقتصادی واژگان

بخش سی و هفتم لغات حقوقی-اقتصادی

governed by: تعیین شده توسط.
government bonds: اوراق قرضه ی دولتی.
gross loss-profit: زیان-سود کل.
gross national input-product: درآمد-تولید ناخالص ملی.
gross weight: وزن کل.
guaranteed bond: سند قرضه ی تضمینی.
guaranteed debenture: اوراق قرضه ی تضمین شده.
guild: صنف.…

دسته‌ها
انگلیسی لغات حقوقی-اقتصادی واژگان

بخش سی و ششم لغات حقوقی-اقتصادی

full coverage: پوشش کامل در خصوص بیمه یا نظایر آن.
function: پست سازمانی، سمت، مقام.
gain: سود.
general amnesty: عفو و بخشودگی.
general of the army: تیمسار، ارتشبد.
geology: زمین شناسی.
gestures: عبارات.
get in touch with: تماس حاصل نمودن.…

دسته‌ها
انگلیسی لغات حقوقی-اقتصادی واژگان

بخش سی و پنجم لغات حقوقی-اقتصادی

free lancer: شغل آزاد.
free of all charges: بدون هیچ هزینه ای.
free on board (fob): تحویل در کشتی.
free zone: منطقه ی آزاد تجاری.
free-of-charge services: خدمات رایگان.
freight charges: هزینه های حمل و نقل.
freight collect: دریافت هزینه …

دسته‌ها
انگلیسی لغات حقوقی-اقتصادی واژگان

بخش سی و چهارم لغات حقوقی-اقتصادی

for the protection of your right: برای حفظ حقوق قانونی خود.
foreclose: به اجرا گذاردن.
foreign language: زبان بیگانه.
formal notice: اخطار رسمی.
forwarding agency: نمایندگی حمل و نقل.
forwarding agent-country: نماینده-کشور فرستنده.
forwarding company: شرکت حمل و نقل.
forwarding …

دسته‌ها
انگلیسی لغات حقوقی-اقتصادی واژگان

بخش بیست و هفتم لغات حقوقی-اقتصادی

dispatch consignment: محموله ی ارسالی.
dispatcher: فرستنده.
dispatching company: شرکت حمل و نقل.
dispense: دور انداختن.
disputed contract: قرارداد مورد مخالف.
dividend: سود سهام.
division: لشکر.
dock warrant: رسید انبار.
doctors of dentistry: دندان پزشکان.
document: سند.…