Gaze at some one or something: خیره شدن به
Give a stare: خیره یا موشکافانه نگاه کردن (با شگفتی، کنجکاوی و مانند آن)
He is most fastidious: خیلی آدم ایراد گیری است
He is a perfect gentleman: خیلی آقاست (یک پارچه آقا است)
She is on the safe side: خیلی احتیاط به خرج دادن
She is too damned fussy: خیلی ادا و اطوار دارد
She is very pretentious: خیلی ادعا دارد
1. He is as bold as brass
2. He has a nerve: خیلی پر رو است
He is a sly dog: خیلی حرامزاده است (مرموز و پنهان کار)
He is no fool: خیلی سرش می شود
دستهها