just compensation: قرامت عادلانه.
just damages: جبران خسارت عادلانه.
just title: مالکیت بلا معارض.
justice: عدالت، قاضی.
justify: توجیه نمودن.
juvenile delinquency court: دادگاه اطفال بزهکار.
kick back: رشوه، حق الحساب.
kidnapping: آدم ربایی.
killing: کشتن، قتل.
knifing: چاقوکشی.
knowingly: عملاً، دانسته.
knowledge: علم، آگاهی.
lack of jurisdiction: فقدان صلاحیت، عدم صلاحیت.
landlord: مالک، موجر، صاحبخانه ی مرد.
landlady: صاحبخانه ی زن.
lapse of offer: انقضای ایجاب.
lapse of time: مرور زمان، انقضای مدت.
larceny: سرقت، دزدی.
law: قانون، حقوق، علم حقوق.
law stating ttreaty: معاهده ی بیان کننده ی حقوق.
دستهها