دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش هفتاد و چهارم لغات 1100 واژه که باید بدانیم

motivate: ترغیب کردن، بر انگیختن.
rationalize: توجیه کردن، معقول جلوه دادن.
therapy: درمان، علاج، معالجه.
nacent: نو پا، در حال آغاز کاری، نا شکفته.
iconoclast: سنت شکن، بت شکن.
erudite: دانشمند، فاضلانه.
phobia: ترس بیمار گونه، هراس.
germane: وابسته، مربوط، …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش هفتاد و سوم لغات 1100 واژه ی ضروری که باید بدانیم

confront: رو به رو شدن، مواجه شدن.
antipathy: تنفر، انزجار.
servile: برده وار، پست.
volition: خواست، اراده.
sojourn: اقامت موقتی در جایی، اقامت گزیدن.
austere: ساده، زاهدانه.
felicitous: شادی آور، لذت بخش.
halcyon: دوران خوش، آرام.
tenable: قابل دفاع، قابل …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش هفتاد و دوم لغات 1100 واژه ی ضروری که باید بدانیم

acme: اوج، نقطه ی کمال.
copious: فراوان، زیاد.
vehemently: شدیداً، با تندی.
depict: به تسویر کشیدن، مجسم کردن.
naive: معصوم، بی آلایش، ساده دل.
perfidious: خائن، پیمان شکن.
covet: چشم طمع داشتن، غبطه خوردن.
ingratiate: خود شیرینی کردن، جا کردن.…

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش هفتاد و یکم لغات 1100 واژه ی ضروری که باید بدانیم

genre: نوع، گونه.
candid: صاف و ساده.
unsavory: ناخوشایند، نامطلوب.
degrade: ضایع کردن، خوار کردن.
venial: بخشودنی، قابل گذشت.
epitome: مظهر، نمونه.
dexterity: مهارت، زبردستی.
grotesque: عجیب و غریب.
compassion: دلسوزی، شفقت.
repugnant: تنفر انگیز، تهوع آور.…

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش هفتادم لغات 1100 واژه

vivacious: با نشاط، سرزنده.
gaunt: لاغر، نحیف، تکیده.
mien: قیافه، چهره، ظاهر.
hirsute: پر مو، پشمالو.
refute: رد کردن، نپذیرفتن.
pensive: متفکر، غرق در فکر.
whet: بر انگیختن، تهییج کردن.
stupor: گیجی، منگی.
wince: خود را عقب کشیدن، پس کشیدن.…

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش شصت و نهم لغات 1100 واژه

parable: حکایت، تمثیل، داستان، مثل.
whimsical: طنز آمیز، مضحک.
lampoon: مسخره کردن، انتقاد کردن.
countenance: تأیید کردن، تحمل کردن.
sanctimonious: مقدس نما.
equanimity: متانت، ملایمت.
effrontery: جسارت، بی شرمی.
nonentity: هیچ کاره، حقیر.
flabbergasted: مبهوت، گیج.
debacle: شکست، سقوط.…

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش شصت و هشتم لغات 1100 واژه ی ضروری که باید بدانیم

tenacious: مصمم، سرسخت.
facade: ظاهر، ظاهرسازی.
asinine: احمقانه، ابلهانه.
grimace: ادا و اصول، اخم و تخم.
calumny: تهمت، افترا.
pittance: پول کم،
au courant: مطلع، در جریان آخرین اخبار روز، مد روز.
fastidious: مشکل پسند، وسواسی.
noisome: نفرت انگیز، مضر.…

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش شصت و هفتم لغات 1100 واژه ضروری که باید بدانیم

site: جا، محل، مکان.
vigil: شب زنده داری، احیاء.
cumbersome: پر زحمت، سخت.
interrogate: سین جیم کردن، بازجویی کردن.
divulge: افشا کردن، برملا کردن.
fluctuate: نوسان داشتن، دو دل بودن.
unmitigated: مطلق، به تمام معنا.
commodious: بزرگ، جا دار.
antiquated: …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش شصت و ششم لغات 1100 واژه

abjure: صرف نظر کردن، کنار گذاشتن.
reproach: سرزنش کردن، مؤاخذه کردن.
penitent: توبه کار، پشیمان.
evanescent: زود گذر، گذرا، نا پایدار.
tantamount: برابر، معادل، در حکم، به منزله ی.
propensity: تمایل، مد، گرایش.
wary: مراقب، محتاط، مواظب.
allay: آرام کردن، …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش شصت و پنجم لغات 1100 واژه

complacent: مغرور، بیخیال، رضایت مند.
somber: غم انگیز، افسرده.
debilitate: ضعیف کردن، ناتوان ساختن.
impetuous: شتاب زده، عجولانه.
occult: غیبی، مرموز، ماوراءِ طبیعت.
discreet: دقیق، محتاط.
foment: بر انگیختن، دامن زدن، ایجاد کردن.
glean: جمع کردن، به دست آوردن.
quarry: …