sue: تحت پیگرد قرار دادن، تعقیب کردن.
suffer: تحمل کردن.
sufficient cause: دلیل کافی، دلیل قابل قبول.
suggest: پیشنهاد کردن.
suicide: خودکشی.
suit: دادگاهی، دعوی، ترافع.
sum due: وجه لازم التأدیه.
summary trial: محاکمه ی اختصاری.
summon: احضار کردن.
superior court: دادگاه عالی.
supersede: نسخ کردن، لغو نمودن.
supervise: نظارت کردن.
supply: عرضه نمودن، تهیه کردن.
suppression of crime: جلوگیری از وقوع جرم.
supreme court: دیوان کشور.
surety: ضامن.
surety and principal: ضامن و اصیل.
suretyship: ضمانت، تضمین، عقد ضمان.
surrounding facts: اوضاع و احوال موجود.
suspect: مظنون.
دستهها