interim: موقت.
interim award: قرار موقت.
internal law: حقوق داخلی.
international court of justice: دیوان بین المللی دادگستری.
international peace and security: صلح و امنیت بین المللی.
interpret: تفسیر کردن، تعبیر نمودن.
interpret broadly: تفسیر موسع نمودن.
interpretation: تفسیر.
interruption: انقطاع، تعطیل موقت.
interruption of prescription: انقطاع مرور زمان.
intervene: مداخله کردن.
intervention: مداخله، دخالت.
intestate: متوفای بدون وصیلتنامه.
intimidation: تحدید، ترساندن، ارعاب.
intoxication: مستی.
intrusion: مداخله.
invalidate: بی اعتبار ساختن.
invalidity: عدم اعتبار، عدم نفوذ، فساد.
invasion: حمله، تهاجم.
investigate: تحقیق کردن، بررسی نمودن، بازجویی کردن.
دستهها