definite: صریح، معین.
definite person: شخص معین.
definitive contract: عقد منجز.
defraud: تقلب کردن، کلاهبرداری کردن.
delay: به تأخیر انداختن، تأخیر.
deliberately: عامدانه، توأم با قصد.
delimit: تهدید حدود کردن.
delimitation: تهدید حدود.
deliquency: قصور، تخلف، جرم.
deliquent: مقصر، متخلف، مجرم.
deliver: تسلیم کردن، تحویل دادن.
delivery: تسلیم، قبض و اقباض، تحویل.
delude: اغفال کردن، فریب دادن.
demand: مطالبه کردن، تقاضا کردن.
demand on: عند المطالبه.
demolish: تخریب کردن، فرو ریختن.
denial: رد، تکذیب، انکار، خودداری.
denounce: باطل اعلام کردن.
deny: رد کردن، تکذیب کردن.
dependent adult: فرد بالغ تحت قیومیت.
دستهها