bribery: رشوه.
bribery: ارتشاء.
burden: مسؤولیت یا بار.
burden of proof: بار اثبات.
burden of the prosecution: بار اثبات اتهام.
burglary: ورود غیر مجاز به ملک دیگری به قصد ارتکاب جرم.
business: کسب و کار، تجارت.
business sense: معنای تجاری.
buy: خریدن.
buyer: خریدار، مشتری.
buying company shares: خرید سهام شرکت.
by operation of law: به حکم قانون.
by virtue of: به لحاظ، به استناد.
calculate: محاسبه کردن.
cancel: لغو کردن، فسخ کردن.
cancellation: لغو کردن، فسخ کردن.
canon: قانون یا قاعده ی کلی.
capable: قادر، توانا، صلاحیت دار.
capacity: اهلیت، صلاحیت.
capacity of the parties: اهلیت طرفین.
دستهها