Stymie: مانع شدن.
Effigy: تصویر برجسته.
Flout: اهانت کردن.
Cognizant: آگاه.
Turbulent: یاقی، سرکش.
Terminate: خاتمه یافتن.
Forthwith: فورا.
Exacerbate: بدتر کردن.
Revert: برگشتن، رجوع کردن.
Oust: اخراج کردن.…
Stymie: مانع شدن.
Effigy: تصویر برجسته.
Flout: اهانت کردن.
Cognizant: آگاه.
Turbulent: یاقی، سرکش.
Terminate: خاتمه یافتن.
Forthwith: فورا.
Exacerbate: بدتر کردن.
Revert: برگشتن، رجوع کردن.
Oust: اخراج کردن.…
codification: تدوین.
codify: به رشته ی تحریر در آوردن.
collection: مطالبات.
collection agency: نمایندگی وصول مطالبات.
collection fee: هزینه ی وصول.
collection charges: هزینه ی وصول.
collection latter: نامه ی مطالبات.
colonel: سرهنگ.
commercial credit: اعتبار تجاری.
command sergeant major: …
درود
امروز قرار است یکی دیگر از رمان های نویسنده ی بزرگ یعنی چارلز دیکنز برای شما به اشتراک گذاشته شود. این رمان از لحاظ جامعه شناسی اطلاعات زیادی به شما منتقل خواهد کرد.
نام کتاب: American Notes,
نویسنده: Charles …
Implacable: سنگدل.
Paroxysm: فوران.
Reprehensible: سزاوار سرزنش.
Jurisdiction: اختیار قانونی.
Skirmish: کشمکش.
Harass: اذیت کردن.
Monolithic: یکپارچه.
Indigent: تهیدست.
Arbitrary: اختیاری، خودسرانه.
Fray: نبرد، نزاع.…
Disparage: بی اعتبار کردن.
Laudable: قابل ستایش.
Fiasco: ناکامی.
Masticate: جویدن.
Eschew: اجتناب کردن.
Quell: سرکوب کردن.
Voluble: پر حرف.
Confidant: رازدار.
Obsolescence: از مد افتادن.
Dubious: مشکوک.…
to fool around: وقت تلف کردن، جدی نبودن، اهل جک گویی و شوخ بودن.
The teacher got angry because her students were fooling around and couldn’t finish their work before the end of the class.
معلم به دلیل اینکه دانشآموزانش …
claim of compensation: ادعای خسارت.
claim under a guarantee: مطالبه تحت ضمانت نامه.
claused bill of lading (b.l): بارنامه ی مشروط.
clean b.l: بارنامه ی بی نقص.
clean record certificate: گواهینامه ی عدم سوء پیشینه ی کیفری.
clearance papers: اسناد …
Affluent: ثروتمند.
Feasible: امکانپذیر.
Discern: تشخیص دادن.
SALLY: یورش.
CONSTERNATION: بهت و هیرت.
PRECOCIOUS: باهوش، زودرس.
PERFUNCTORY: سرسری.
CHAGRIN: اندوه.
PERVERSE: گمراه.
DERIDE: تمسخر کردن.…